چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز
چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز

محض خنده 4


- نمی دونم چه حکمتیه
اینا که میرن بدنسازی اصرار دارن که اصلا سردشون نمی شه

- به یارو می گم از اینجا چطوری میشه برم میدون ونک؟ میگه باید بپرسی! بهش گفتم به نظرت الان دارم حموم می کنم؟!

- چرا وقتی یه بچه آروق میزنه همه میگن این جان، ولی وقتی ما آروق می زنیم میگن زهر مار کصافط!

- یادش بخیر سکه می ذاشتیم زیر کاغذ با مداد روشو رنگ می کردیم جاش می موند رو کاغذ کلی ذوق میکردیم

- کاش وقتی یه چیز جدید به یخچال اضافه می شد واسمون به نوتیفیکیشن میومد

- زمان بچگی ما، وقتی تلفن زنگ می زد و با ما کار داشت لامصب خدای کلاس بود. در حد تماس خارجه الان!

- بهترین جا برای تبعید زنبوران مجرم، گل های قالی است

- ما یه رفیقی داشتیم unknown artist رو سرچ کرد ببینه کیه که انقد موزیکای شاخ داره؟

- بابام تغییر کاربری داده:
از کولر خاموش کن تبدیل شده به بخاری زیادکن

- خیلی بده یه آهنگ عاشقانه آدم رو یاد 5، 6 نفر بندازه. تمرکز تو رو آهنگ از دست میدی!

- دم درِ یه خونه ای رسیدیم بلند بلند با ذوق گفتم وای مامان بیا ببین بوی بابا بزرگ میاد اینجا. گفت آبروریزی نکن لامصب، بوی تریاکه!

- دیوید بکام با این همه شهرت و آوازه سر کوچمون تعویض روغنی زده خودشم از صبح تا شب با لبای خندون دم در وایساده یه گالن روغنم دستشه. خیلی آدم مردمی هستش. ورزشکارامون یکم یاد بگیرن!

- بچه که بودیم، گیر می دادم که ببرمون پارک. بعد می بردنمون پارک به جای بازی کردن، بابام یک گوشه پارک پتو پهن می کرد به زور می گفت بگیرین بخوابین!

- اصلا فامیل به وجود آمده واسه قطع رابطه

- شما آقا پسری که ابروهاتو نخ میکنی شبیه جاری دختر عموت می شی، شما دیگه نباید از واژه نوکرتم و چاکرتم و اینا استفاده کنی! شما از واژه های الهی و عجیجم اینا استفاده کن!

- یه بار کلاس اول دبستان بغل دستیم بهم گفت: مسخره
منم گفتم: اسم بابات اصغره
آقا این دیگه تا آخر سال گیر داده بود که تو اسم بابای منو از کجا می دونی!

- دقت کردین وقتی می خوای یه بسته رو با آژانس بفرستی تویوتا کمری می فرستن، ولی وقتی خودت می خوای با آژانس جایی بری پیکان مدل 48 می فرستن

- همدم ما یه پشه بود که هوا سرد شد و اونم رفتر

- آمبولانس از سر میدون با آژیر و آقا بزن کنار راهو وا کرد و رسید دم در مغازه ما پارک کرد رفت مغازه بغلی دوتا رانی هلو خرید با کلوچه

- به اعتقاد من، مغز کاهو باید به عنوان یک میوه اعلام استقلال کنه

- با مامانم رفتیم مغازه تعمیرات تلفن که تلفن بی سیم خونه رو بدیم درست کنن ... یارو تلفنو زده به پریز بعد با موبایلش زنگ زد که ببینه زنگ می خوره یا نه. تلفن که زنگ خورد مامانم به من میگه این آقاهه شماره ما رو از کجا داشت؟!

- فقط یکی از خودمون می تونه ماشین خودشو با ریموت قفل کنه، ولی بعدش چهارتا دستیگره رو امتحان کنه که ببینه قفل شده یا نه

- بچه شش ساله رو دیدم با موبایل با دوستش حرف می زد:
سینا تو فردا نمیای مهد کودک؟ من با نیما حتما میرما
راستی اون یکی خطم رو پاک کن این یکی رو سیو کن!

- فک کن موقع آمپول زدن عطسه ات بگیره

- به عنوان یک مهندس می خواستم دیوار رو سوراخ کنم، شک داشتم که از زیر جایی که می خوام سوراخ کنم سیم برق رد شده باشه، واسه اینکه برق نگیرتم فیوز رو قطع کردم، تازه وقتی دیدم دریل کار نمیکنه کلی غصه خوردم که دریل سوخت!

- اینکه جدیدا هر کیو می بینی رو گوشیش پسورد گذاشته نشون میده که مردم چقدر فضول شدن

- برعکس فلش مموری ها که روز به روز کوچکتر می شوند و پرظرفیت تر / بعضی آدم ها روز به روز بزرگتر می شوند و بی ظرفیت تر

- یکی از معضلات بزرگ من شب امتحان موقع درس خوندن اینه که دست خط خودمو نمی تونم بخونم

- روم به دیوار گلاب به روتون تویخیابون دستشویی داشتم شدید، رفتم توی یه توالت عمومی، شلوغ بود، به نفر جلوییم گفتم: آقا میشه من اول برم کارم زیاد نیست زود میام.
طرف یه نگاه بهم کرد و گفت: نکنه فکر کردی من می خوام بروم او تو بستری بشم؟!

- کاش تو تقویم روز نامرد هم داشتیم که بشه به بعضیا تبریک گفت

- به خاله ام که در آمریکا زندگی می کنه با کلی ذوق و شوق گفتم: خاله! من خیلی دوست دارم بیام اونجا زندگی کنم. برگشته می گه: خوب اینجا کسی رو داری بری پیشش؟

- بچه بودم، سوپر ماریو (قارچ خور) بازی می کردم، منم فک می کردم قارچ بخورم بزرگ می شم، مدت ها سرمو می زدم زیر تاقچه خونه مون که ازش قارچ بیاد بخورم، داشتم ضربه مغزی میشدم که بابام کارگر گرفت تاقچه رو خراب کرد.

- منطق پدر و مادر از تحصیل در دانشگاه:
این همه درس خوندی، درِ یه کیسه رو نمی تونی باز کنی!

- سوار تاکسی بودم یکی از مسافرا خواست پیاده بشه، من پیاده شدم تا اون پیاده بشه، وقتی دوباره سوار شدم انقدر گیج بودم که گفتم سلام! راننده و مسافر بغلی یجوری که انگار تو دلشون می گن خدا شفاش بده بهم نگاه کردن، منم که زود متوجه سوتیم شده بودم سریع دستمو گذاشتم رویگوشم که مثلا هندز فری تو گوشمه و گفتم سلام! و شروع کردم به تندتند حرف زدن و یکدفعه با اون فرد خیالی که باهاش حرف می زدم مثلا دعوام شد و صدامو بردم بالا. همون لحظه به راننده گفتم پیاده می شم و برای اینکه قضیه طبیعی جلوه کنه تا تاکسی خوب دور نشده بود همینجوری تو خیابون الکی حرف می زدم! دعوام با فرد خیالی بالا گرفته بود. شانس آوردم به زد و خورد نکشید.

- دقت کردین وقتی میرین دکتر، مریض قبل شما سه ساعت تو اتاق دکتره ولی نوبت شما که میشه دو ثانیه معاینه میشین و یه آمپول؟

- بچه های دانشگاه رو از روی محل نشستن سر کلاس طبقه بندی می کنم:
ردیف اول: حال به هم زن
وسطی ها: یه سلام علیکی داریم
ته کلاس: دمشون گرم
اونایی که اصلا کلاس نمیان: اینا رفیقامن!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد