چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز
چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز

دارایی ها تیم کوک,سر جاناتان ایو و رفقا ...

دارایی اپل با چه چیز هایی برابری میکنه ؟ :
★۳۶۴ سفینه‌ی فضایی
★۲۵۷ منچستر یونایتد و 218 بارسلونا یا اگر طرفدار فوتبال آمریکایی هستید،۳۴۳ دالاس کابویز
★یک ماه ساندویچ سوسیس برای تمام افراد کره‌ی زمین
★۳۷۴ میلیون شمش طلا
★بودجه‌ی برگزاری ۷۳ المپیک لندن
★۱۲۳۸ هتل شاه‌نشین در دبی
★۳٫۱ عدد گوگل و ۲٫۴ عدد مایکروسافت
★۵ بیلیون بشکه‌ی نفت
★۶۱۹۰ تابلوی مونا لیزا
★۳۸۹۰۰۰ بوگاتی ویرن
★۸۸۴ بیلیون آهنگ آیتونز

13 در انتظار ثبت رکوردی تاریخی

بهمن بابازاده-موسیقی ما:

تنها پس از کمتر از 10 روز از انتشار رسمی البوم محسن چاووشی 13 در انتظار رکوردی تاریخی و تیراژ سوم قرار میگیرد/ به زودی ااخبار خوبی منتشر میشود

---------------

از موسیقی ما بخوانید:


دکتر مجید توکلی جامعه شناس استاد دانشگاه پرینستون امریکا:

سیزده بهترین اتفاق موسیقی ایران

لینک: http://www.musicema.com/node/177303


رضا مهدوی خبرنگار موسیقی و کارشناس موسیقی از دانشکده هنر دانشگاه تهران-استادیار دانشگاه-دارای مقالات متعدد چاپ شده در مجلات موسیقی معتبر دنیا-مدیر سابق مرکز موسیقی حوزه هنری:

آقای چاوشی ... صد هزار نفر منتظر شما هستند!

زنده باد رفیق...

رفاقت و به خطر انداختن جان برای نجات یک دوست یکی از اخلاقیات دوستان صمیمی است و به نظر ما تنها در انسان می توان آن را دید اما این موارد در دنیای حیوانات نیز گاهی اوقات دیده می شود.

چندی پیش در یکی از باغ وحش های چین یک موش برای نجات جان دوست و هم نوعش به جنگ با یک مار سمی رفت که این کار باعث تعجب همه مردم و از جمله مسئولین باغ وحش شد.

مسئول موزه "هوانگژو" می گوید: ما همیشه در روز یک وعده غذای زنده به مارها می دهیم و اغلب نیز از موش های کوچک برای این کار استفاده می کنیم ولی این بار صحنه ای بسیار جالب دیدم.

او در ادامه آورد که همیشه وقت دو موش در قفس مارها می روند هر کدام سعی دارند جان خودشان را با پنهان شدن حفظ کنند و به یکدیگر کاری ندارند اما این بار هنگامی که مار یکی از موش ها را گرفت، موش دیگری به سمت او حمله کرد و نگذاشت که مار به کارش ادامه دهد.

این موش با حمله به سمت مار، سر او را چندین بار گاز گرفت اما به علت حمله اولیه، موش جان خودش را از دست داده بود و موش دوم تنها خودش را به خطر انداخت البته این کار او باعث شد تا حتی به مار نیز آسیب برسد.

البته مسئول باغ وحش گفته است که در آخر هر دو موش طعمه شدند و جان سالم به در نبردند اما شجاعت خودشان را توانستند واقعا نشان دهند. همچنین مار به اندازه ای گران بوده است که مسئولین نگذارند بیشتر به او آسیبی برسد.

از جان گذشتگی در دنیای موش ها! +عکس

وقتی شگرد احمدی نژاد جواب نداد +عکس

شبکه ایران: دکتر احمدی نژاد همواره برای اعراض از دست دادن با زنان خارجی که با آداب اسلامی و ملی ایرانیان آشنا نیستند؛ از شگردی شناخته شده استفاده می کند که همان بالا آوردن دو دست به نشانه احترام است.

در تصویر منتشر شده از برخورد رئیس جمهور با مادر داغدار هوگوچاوز، شگرد همیشگی دکتر احمدی نژاد با موفقیت روبرو نبوده است.


انتشار تصویری از همدردی رئیس جمهور با مادر هوگو چاوز بار دیگر بهانه ای برای حمله و توهین به رئیس جمهور فراهم کرده است. همانطور که در تصاویر ذیل مشخص است، دکتر احمدی نژاد همواره برای اعراض از دست دادن با زنان خارجی که با آداب اسلامی و ملی ایرانیان آشنا نیستند؛ از شگردی شناخته شده استفاده می کند که همان بالا آوردن دو دست به نشانه احترام است.

در تصویر منتشر شده از برخورد رئیس جمهور با مادر هوگوچاوز نیز روشن است که رئیس جمهور همچون گذشته دستان خود را به نشانه احترام بالا آورده است اما این بار شگرد همیشگی دکتر احمدی نژاد با موفقیت روبرو نبوده و مادر داغدار چاوز در حالی که اشک از چشمانش سرازیر است، ناگهان دستان خود را بر روی دستان رئیس جمهور می گذارد ...







تفسیر اشعار البوم سیزده-1


کوو به کوو
مولانا

در مورد مولانا و این شعر میشه گفت که خطاب شعر های او دختر نبوده بلکه خدا بوده

این شعر هم جاهایی که از او استفاده میشه منظور خداس



دوش چه خورده ای دلا راست بگو نهان مکن چون خمشان بی گنه روی بر آسمان مکن
خمشان بی گنه یعنی مظلوم نمایی نکن ! راست بگو چی خوردی دیشب

باده خاص خورده ای نقل خلاص خورده ای بوی شراب می زند خربزه در دهان مکن
نقل خلاص چیزی که با شراب میخوردن قدیما ! مثله قند با چایی !!

دوش شراب ریختی وز بر ما گریختی بار دگر گرفتمت بار دگر چنان مکن
به دلش میگه دیشب شراب رو ریختی و با من ننشستی و رفتی سمت یه دلربایی ( میگن دلم رفت شنیدین ؟) میگه گرفتمت نذاشتم دل ببندی پشیمونت کردم اما تو باز اینکارو نکن

کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد ناله کنم بگویدم دم مزن و بیان مکن
استعاره از زجر و سختی و عذابه ! ضمیر بگویدم خطاب به خدا داره که میگه بهم میگه که دم نزنم

ای دل پاره پاره ام دیدن او است چاره ام او است پناه و پشت من تکیه بر این جهان مکن
خطاب او توو این بیت خدا هستش اما میتونه معشوق هم باشه

هین کژ و راست می روی، باز چه خورده ای؟ بگو مست و خراب می روی، خانه به خانه کو به کو
عمر تو رفت در سفر، با بد و نیک و خیر و شر همچو زنان خیره سر حجره به حجره، شو به شو
به دلش میگه که تلو تلو میخوری باز چی خوردی ؟ خونه به خونه کوچه به کوچه کجا میچرخی الکی عمرت داره اینجوری هدر میره با کلی دردسر ووو همچو زنایی که بدکاره ان ازین چادر به اون چادر میرن و از دست این شوهر (شو) به اون شوهر (صیغه) میرن شدی چرا ؟

با که حریف بوده ای؟ بوسه ز که ربوده ای؟ زلف کرا گشوده ای؟ حلقه به حلقه مو به مو
به دلش میگه نه به معشوقش ! میگه باز با کی بودی ؟ کی رو بووس کردی و موهاشو باز کردی

بزرگواریسم!

  بزرگوار (نام های دیگر:پدر عصبانی، انگری دد، بابای بی اعصاب) یک میم اینترنتی و اولین ریج کاراکتر ایرانی در محیط مجازی و شبکه های اجتماعی محسوب میشود، این شخصیت نمایانگر یک پدر سختگیر با ویژگی و درون مایه های یک پدر سنتی ایرانی و رییس خانواده ای سختگیر است. با وجود که خیر صلاح فرزند و خانواده اش را میخواهد و شدیداً به آنها عشق میورزد اما مانند یک پدر سنتی تنبیه بدنی را تنها راه تربیت فرزندش میداند. گاهی موارد هم وی از روی بیکاری و بی هیچ دلیلی فرزندش را به باد کتک میگیرد.


    مشخصات ظاهری: کله گرد و طاس، سبیل های کلفت، بدنی فربه، بیژامه راه راه آبی و سفید و زیر پیراهنی سفید (لباسی که اکثر پدران سنتی ایرانی درون خانه آنرا به تن میکنند) جزیی جدا نشدنی از وی است.


    خصوصیات اخلاقی: بزرگوار بر این باور است که همواره حق با اوست و هر کس به جز دو نفر (پدرش یعقوب،مادرش نیمتاج) خلاف حرف یا تصمیم او عمل کنند ابتدا با واکنش "چـی؟!" و سپس مخاطب رو بشدت و با فنون مختلف به باد کتک میگیرد، بزرگوار از نظر عفت کلام بسیار بی ادب و بد دهن بوده بطوریکه واژگان"قرمساق"(به معنی دلالی محبت یا خانم بیار/درگویش آذری) و پفیوز (کنایه از افراد بی بته که فقط هارت و پورت میکنند) تکه کلامهای رایج وی میباشند.در بعضی موارد وی از الفاظ رکیک استفاده میکند که کمیک سازان رو مجبور به سانسور با خط قرمز رنگ میکند، بزرگوار فردی حزب بادی بوده و به سرعت رنگ عوض میکند، مثل سگ از ابوی خود یعقوب حساب میبرد، از دیگر عادات زشت بزرگوار شیشکی کشیدن، ول کردن باد معده و خاراندن بیضتین و ماتحت خود در مکانها و انظار عمومیست.


    تاریخچه این شخصیت: در مرداد ماه سال 1391 توسط 4 جوان به نام های مرتضی احمدی، پیام اسدی، احمد سلیمی، و فرشاد شمس تحت شبکه اجتماعی فیس بوک ساخته شد، که بلافاصله مورد استقبال مخاطبین قرار گرفت، چنامچه کامیک های مربوط به شخصیت بزرگوار در صفحات فیس بوکی هزاران لایک می گرفت. در تاریخ هفتم آذر ماه 1391 خالقین این شخصیت تصمیم میگیرند فن پیج اختصاصی این شخصیت را با نام انگری دد ایجاد کنند، استقبال مخاطبین بی نظیر بود بطوریکه در عرض چند ماه بیش 45 هزار نفر صفحه مورد نظر پسند کردند، حتی انیمیشن سازان نیز دست به کار شده و انیمیشنی از این شخصیت ساختند.


  شخصیت های تابعه:

یحیی دیوث: یحیی برادر بزرگوار و معروف به دیوث هستش. این لقب رو حاج یعقوب به ایشون داده. شغل ایشان دلالی و از درآمد بالایی برخوردار است که البته فقط از راه دلالی به دست نیومده.

دلایل ملقب شدن یحیی به دیوث عبارت اند از:

1. زن بارگی

2. نزول خواری

3. پشت پا زدن به رسوم خانواده و نپوشیدن پیژامه

4. تسلیم محض بودن در برابر زن و فرزند

طراح شخصیت: سامان یوسفی


هوشنگ خشتک: برادر دیگر بزرگوار "هوشنگ خشتک" هستش، هوشنگ 10 سالی در جاپون (ژاپن) کار میکرده، ایشون مدعیست، در این مدت زرنگ توکیو بوده و یکی از کله گنده های یاکوزاها، اما در اصل هوشنگ در این مدت در جاپون به شغل "مرده سوزی" مشغول بوده، در آخر ایشون رو پلیس توکیو بدلیل دستکاری کارت تلفن برای تماس با ایران دستگیر و با اردنگ به ایران دیپورت میکنه، بر عکس بزرگوار و پدرش از موهای پرپشتی برخورداره و به پشت موهاش بسیار افتخار میکنه، در حال حاضر با پیکانی جوانان مدل 59 لاستیک دور سفید گوجه ای که یعقوب براش خریده مسافر کشی میکنه، و به یاد روزهای خوش در جاپون. دور شیشه های جلوی ماشینش رو کارت تلفن جاپونی چیده، یک پشم گوسفند روی داشبرد انداخته، یک سی دی و چشم زخم از آینه ماشینش آویزون کرده، دور دستگیره شیشه سمت شاگرد عکس هنرپیشه های زن هندی و سمت راننده عکس ebru، انواع و اقسام چراغ های آبی و سبز و بنفش رنگ چه در بیرون ماشین و چه در داخل اتاق پیکان هوشنگ نصب شده، بطوریکه بچه محلها میگن شهرنو درست کرده جای تیونینگ!

طراح شخصیت: سامان یوسفی ،پیام اسدی


یعقوب استوراخچی: پدر بزرگوار. پیرمردی که در خرداد سال 91 دارفانی را وداع گفته است. مشخصه بارز وی داشتن کلاه قراقلی است، وی در میان فرزاندان خودبزرگوار را بسیار دوست میدارد و او را جانشین بر حق خود میداند. بر عکس دیگر فرزندش یحیی را آق و از خود طرد نموده و لقب دیوث را بر وی نهاده است. طراحی شخصیت: پیام اسدی، احمد سلیمی


نیمتاج خاتون: مادر بزرگوار و همسر دوم یعقوب

طراح شخصیت: احمد سلیمی


جعفر: پسر بزرگوار است که کتک های پدرش وی را پسری قوی بار آورده است.

طراح شخصیت: سهیل محمدیان


عصمت خانم: زن بزرگوار که مشخصه بارز وی تسلیم محض بودن در برابر بزرگوار و داشتن چهره ای کریه است.

طراح شخصیت: امین معصومی


توله های یحیی دیوث: پسران یحیی هستند. مشخصه بارز آن ها تنبلی و تن پروری، بی ادبی به پدر مادر، در ناز نعمت بار آمدن،تمایل بیش از حد به فست فود، ساسی مانکن و جاستین بیبر است.

طراح شخصیت ها: احمد سلیمی


دیگر شخصیت ها:زن یحیی، دوست دختر یحیی (طراحی: احمد سلیمی)


 

استاتوس های فیس..... 11


1- این دستماله که مامان داره باهاش پنجره رو تمیز می کنه چقدر شبیه شلوار منه!

2- هر دفعه که سوار مترو می شم می فهمم که چرا وقتی بچه بودیم صندلی بازی می کردیم.

3- دیشب توی پارک بودم. یه پسر بچه حدود 10 ساله داشت با سرعت 100 تا می دوید سمت دستشویی، باباش هم پشت سرش می دوید. یهو زد پس گردن پسره گفت بذار من برم پسر، تورو می گن بچه س!
اصن پدر به این دلسوزی ندیده بودم.

4- ملت می رن آتلیه عکس می گیرن نیم کیلو فتوشاپ رو صورتشون خالی می کنن
بعد وقتی می ری از نزدیک می بینی شون قصر رویاهات تبدیل می شه به یه همکف 40 متری!

5- واقعا شانس آوردیم همه بیماری ها رو خارجی ها کشف می کنن و اسم خودشونو می ذارن روش.
وگرنه مثلا به جای پارکینسون باید می گفتیم مرض کامبیز یا درد آقا مهران و برادران!

6- من هر وقت می دوئم که به اتوبوس برسم ولی نمی رسم همینطور به دویدن ادامه میدم که فکر نکنن ضایع شدم. یه بار سه ایستگاه دویدم!

7- شاید برای شما هم اتفاق بیفته ...
ما دیشب تو پرایدمون پسته خوردیم

8- داداشم داشت چیپس می خورد یهو گفت اوه اوه چقدر تنده فلفلیه؟ بعد روی چیپسو نیگا کرد گفت نه نوشته کچاپ! بعد با خیال راحت شروع به چیپس خوردن کرد و به این ترتیب چیپس دیگه تند نبود!
فِک کنم یه مشکل سخت افزاری داره داداشم

9- شعار جدید خواستگاری این روزها:
یک دستگاه پراید آوردیم، دخترتونو بردیم

10- دوتا دختر یکی خیلی زیبا ویکی خیلی زشت می رن تو یه شرکت واسه مصاحبه که اونجا یکی شون استخدام بشه.
مدیر شرکت یه نگاه بهشون می ندازه و می گه ظاهر اصلا برای من مهم نیست مهم فرهنگ و علم شماست.
از زیبا می پرسه که جمعیت ایران چند نفره؟ می گه هفتاد میلیون. مدیر میگه آفرین درست جواب دادی.
رو می کنه به زشته می پرسه خوب این هفتاد میلیون رو یکی یکی نام ببر!

11- دماغمو عمل کردم، آوردنم خونه. بابام هی میاد تو اتاقم می گه حیف نبود اون گرز دزد ترسون منو دادی رفت؟!

12- بَ رَ بَ بَ
همون برو بابای خودمونه!
اینو در پاره ای از مواقع با دهنی کج، واسه تضعیف روحیه طرف به کار می برن

13- جاتون خالی یه شب رفتم یه کبابی، تابلو بزرگ زده بود:
«100 درصد گوسفندی»
بعد از خوردن کباب فهمیدم منظورش به من بوده که 100 درصد گوسفند بودم که رفتم اونجا!

14- ما به یکی گفتیم خدا به زمین گرم بِزَنتت، نام برده الان روی شن های سواحل آنتالیا داره آفتاب می گیره.
فک کنم سوتفاهم شده

ادامه مطلب ...