چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز
چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز

استاتوس های فیسبوک 22


1- امروز به داداشم می گم: کلاغه برام خبر آورده که سیگار می زنی
داداشم می گه: تو چی می زنی که می تونی با پرنده ها صحبت کنی؟!

2- ملت Love می ترکونَن، ما از این پلاستیک حبابدارا

3- از نظر هندوانه تمام انسان ها چاقوکش هستند

4- گرمای کانون خانواده داره ما رو به آتیش می کشه! بابا جون برو بیرون یکم دور بزن ما به فنا رفتیم به این برکت

5- اونایی که می گن ما از اون آدماش نیستیم، دقیقا از همون آدماشن!

6- تو جاده شمال داشتیم می رفتیم، یه دفعه یه گاو پرید وسط جاده منم محکم زدم رو ترمز و خیلی شاکی شدم
شروع کردم به بوق زدن، دیدم همینجوری وایساده وسط جاده عین بز داره منو نیگا می کنه، یعنی درگیر جذبه ش شده بوم
اومدم پیاده شم دیدم گاوه یه نگا به من کرد، یه نگات به تابلوی محل عبور حیوانات، بعد یه سری به نشونه افسوس تکون داد و رفت!

7- دیشب شوهرخالم رفته بود پمپ بنزین، بنزین بزنه، انقد صف طولانی بوده یادش رفته تو صفه، وقتی راه باز شده خوشحال از اینکه از ترافیک فرار کرده گازشو گرفته رفته!

8- سرم شکسته بود رفتم دکتر، دکتره می گه بخیه بزنم؟
گفتم پَـنَـه پَــ دوتا کوک بزن می رم خونه می دم مامانم با چرخ خیاطی بدوزه!

9- دیروز سر چارراه یه نفر اومد گفت: گل می خوای؟
منم مثل فیلما پنج تومن دادم و گفتم همشو بده. بعد یارو گفت: ببخشید آقا دونه ای چهار تومنه!

10- دوست عزیز به مهمونی یا مسافرت می ری سعی کن خوش بگذرونی، ماموریت عکاسی که نرفتی از هر سکانست عکس می گیری!

11- رئیس جمهور آمریکا هم بشم این مادر ما بازم می اد می گه پسرم کاخ سفید رو رنگشو عوض کن سفید زود لک می شه!

12- نظافتچی میاد خونمون مامانم قبلش اتاق منو جمع می کنه که زشت نباشه یه وقت!

13- ما دماغ فابریکیا با انگشت به جاهایی از دماغمون دسترسی داریم که شما دماغ عملی ها با گوش پاک کن هم دسترسی ندارین

14- فامیل ما دهه هشتادیه مدرسه غیرانتفاعی ثبت نامش کردن سالی سه میلیون
یادش به خیر ناظم ما می گفت فردا 1000 تومن کمک به مدرسه با خودتون بیارید، خونه ما می ریخت به هم!

15- بچه که بودم یه بار مامانم خواست منو تنبیه مدرن کنه، منو تو انباری زندونی کرد منم اون تو شروع کردم به آواز خواندن با صدای بلند. یهو دیدم در باز شد مامانم با لوله جاروبرقی اومد دوباره منو تنبیه سنتی کرد!

16- داشتم پروژه دانشگاه رو درست می کردم بابام می گه این چیه؟
می گم یه قطعه الکتریکی
می گه کارش چیه؟
می گم توضیحش سخته.
زارت گذاشت زیر گوشم و گفت فکر کردی که اون موقع که سه سالت بود و می پرسیدی بابا من چطور درست شدم توضیحش آسون بود؟!

17- من از وقتی اومدم فیس بوک متوجه شدم:
99 درصد مردای ایرونی هیکل شش تیکه دارن و همه خانوم ها، چشم رنگی و مدل پرنسس هستن!
اونایی هم که توی خیابون می بینم زامبی ان!

18- ته تغاری رو جدی بگیرید، قدرتی داره که پدر خانواده نداره

19- پسر به دختر: من پدرم پیره و 92 سالشه و به همین زودی ها می میره و من پولدار می شم! همسر من می شی؟
دختر: نه
چند روز بعد پسر فهمید اون دختره شده مادر جدیدش!
نتیجه اخلاقی: هیچ وقت ایده هاتون رو به یک زن نگید

20- داشتم با یکی چت می کردم دیدم جواب نمی ده
گفتم چیکار می کنی؟
گفت دارم شام می خورم
خیلی با ادب بود با دهن پر چت نمی کرد!

21- فیسبوک مثل راهروهای دادگاه می مونه، هر کسی از یه چیزی شاکیه
  ادامه مطلب ...

اس ام اس ضدحال به دخترها !!!

فقط محض خنده و سرگرمی شما دوستان می باشد و قصد توهین به هیچ یک از دختر خانم ها یا آقا پسر ها را نداریم.

 

 

زن به شوهرش میگه : تو هندوستان یک زن رو به قیمت یک گوسفند فروختند.. به نظر تو این بی انصافی نیست؟؟؟ شوهره میگه : نه اگه زن خوبی باشه می ارزه...

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

دغدغه های پسر جوان :
کار ندارم ، پول ندارم ، سربازی نرفتم ، ماشین و خونه ندارم ، و ...
دغدغه های دختر جوان :
لاک ناخونم پاک شده ، مهری سرویس طلا خریده ، دختر خاله ام ماشین داره ، مامان غذای خوب نمی پزه ، عروسکمو هنوز نخوابوندم!

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

زن از شوهرش می پرسه: عزیزم ، تو منو دوست داری؟
مرد میگه : خوب معلومه عزیزم ، اگه دوست نداشتم چطور می تونستم هر شب بیام خونه پیشت وقت و عمرم رو تلف کنم!!!

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

زنها دو وقت گریه می کنن: وقتی فریب می خورن ، وقتی می خوان فریب بدن.

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

بزرگترین گناه؟ شوهر نداشتن
بزرگترین تفریح؟ شوهر سرکار گذاشتن
بزرگترین کار؟ شوهر تربیت کردن
بزرگترین شگفتی؟ شوهرعاقل دیدن
بزرگترین آرزو؟ داشتن مردی به اسم شوهر

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

آدما می تونند دختر باشن اما دخترا نمی تونند آدم باشن

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

نصیحت خنگول به پسرش : هیچ وقت زن نگیر به پسرت هم بگو زن نگیره!

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

هشدار به دخترهای دم بخت ، دخترهای چینی با مهریه ی کم در راهند... بجنبید.

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

پیامی برای دختران : ز گهواره تا گور دانش بجوی چون از شوهر خبری نیست!

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

پسره: من تا ۲۵ سالم نشه ازدواج نمیکنم
دختره: منم تا ازدواج نکنم ۲۵ سالم نمیشه

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

7دخترلاغر 7پسرچاق راخوردند

تعبیر: قحطی شوهر در راه است

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

سربازی راهیست برای آدم کردن پسرها...

اما هیچ راهی برای آدم کردن دخترها وجود نداره!

  ادامه مطلب ...

سوتی ها و اعترافات شما 19 !!!

اعتراف می کنم وقتی از خیابون رد میشم اسم تابلو مغازه هارو می خونم اگه تو ماشینم باشم سعی میکنم همرو بخونم اگه نشه یه جورایی وجدان درد میگیرم اَصَن یه وضعی!!!

این عادتو از بچگی دارم چون معلم کلاس اول دبستانمون گفته بود تابلوی مغازه هارو تیتر روزنامه هارو بخونین تا روخونیتون قوی بشه دیگه این مونده تو سرم!!

******

اعتراف میکنم
تو نصب بازی یا نرم افزار همش موس رو میگیرم جولویه اون نوار سبزه تا به اون برسه بعد که یکم میره جلو خر کیف میشم میگم ایول بودو بودو برس به اون سبزه دیگه چیزی نمونده !!

******

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم با داداشم توپ پلاستیکی رو که به زور واسم خریده بودن پاره کردیم ببینیم توش چه شکلیه !!!

******

اعتراف می کنم تا راهنمایی به سبقت میگفتم سرقت اول راهنمایی که رفتم تازه فهمیدم این دوتا باهم فرق دارن

******

اعتراف می کنم با دوستم رفته بودیم رستوران که یه پسری که تازه غذاشو سفارش داده بود یک گاز از ساندویچش خورد رفت من دوستم یه نگاهی به هم کردیم وحمله کردیم به غذای طرف در حال بلعیدن بودیم که آقا برگشت
نگو رفته موبایلشو بیرون جواب بده دوباره یک نگاهی به هم کردیم و الفرار

******

اعتراف می کنم بچه که بودم وقتی می شنیدم یکی میگه موهامو بلند کردم فکر می کردم یعنی یه دارویی چیزی میزنه به موهاش تا بلند بشه!

******

فکر نکنم به اعتراف نیاز داشته باشم چون هر چی میشد مینداختن گردن من چه اعتراف می کردیم چه نمی کردیم تقصیر من بودا

******

اعتراف میکنم بعد از سه سال برای اولین بار به آبی و قرمزه روی شیر دستشویی دانشگاه اعتماد کردم با اینکه ۳ ساعت گذشته اما هنوز خیلی پشیمونم !

  ادامه مطلب ...

استاتوس های فیسبوک 21

1- بابام اومده می گه قانون جدید راهنمایی و رانندگی رو شنیدی؟ گفتم: نه
گفت: تصویب کردن از این به بعد اونایی که بنزین نمی زنن غلط می کنن ماشینو ببرن بیرون!

2- چهار نفر سوار تاکسی میشن ولی کرایه نداشتن بدن. قرار گذاشتن به مقصد که رسیدن پیاده بشن و فرار کنن!

بعد از رسیدن به مقصد چهارتاشون درهای ماشینو باز می کنند و با سرعت پا به فرار می ذارن.

می رن تا می رسن به یه ساختمون تاریک هیشکی هیشکی رو نمی دید و فقط صدای تند تند نفس کشیدنشون می یومد. یکیشون زد رو شونه بغلیش و گفت فکرشو بکن حالا راننده چه حالی داره؟!

یارو گفت بابا راننده منم، فقط بگین چی شده؟!

3- تلویزیون سریال پخش می کنه حقوق پسرده 400 هزار تومنه
زنش برنامه ریزی می کنه، در طول چندماه هم ماشین لباسشویی می خرن هم جاروبرقی هم فرش دستباف. تازه مستاجرم هستن و به روح هم اعتقاد ندارن!

4- آقوی همساده: ما رفتیم محضر ماشینو به نام خودمون کنیم

یهو نفهمیدیم چی شد اونوسط از یکی طلاق گرفتیم!
ما که اصلا زن نداشتیم...
الاتن پنج ساله دارم مهریه می دم
آقای مجری: به کی؟
آقوی همساده: نمی دونم به کی! یعنی داغونما! له لهم!

5- لازم است گاهی تلفن را برداری، شماره کسی که مدت ها با او قهر بودی را بگیری، گوشی را که برداشت فحش بدهی، مبادا یادش رفته باشه که هنوز قهرید!

6- اینطوری که داریم پیش می ریم باید تا چند وقت دیگه به دخترا گفت
مگه پسری که ابروهاتو برداشتی؟!

7- وقتی لاک پشت ها عاشق می شن تحمل درد عشق براشون خیلی راحت تره. می دونی چرا؟
چون حداقل عشقشون آروم آروم ترکشونمی کنه!

8- اهمیت الویه در خونه ما:
- مامان شام چی داریم؟
- الویه
- مامان صبحونه چی داریم؟
- الویه تو یخچاله
- مامان ناهار حاضره؟ گشنمه
- یکم الویه مونده هنوز!

9- وحشتناکتر از پیدا کردن یک سوسک تو اتاق، گم کردنشه

10- اینایی که انگار از دماغ فیل افتادن
قبلا تو دماغ فیل چی کار می کردن؟

11- مکالمه چند وقت پیش منو ممانم:
مامانم: اگه خاله ت زنگ زد، گوشیو برندار
من: واسه چی؟
مامانم: آخه می خواد خبر مرگ خواهر شوهرشو بده!
من: خب چه ربطی داره؟
مامانم: آخه من هنوز در جریان نیسم، اگه منم بفهمم نمی تونم امشب بروم عروسی!

12- بیمار: من فکر می کنم پشه ام!
دکتر: من دوندون پزشکم، مطلب روانپزشک روبروی ماست
بیمار: می دونم. الان اونجا بودم
دکتر: پس چرا اومدی اینجا؟
بیمار: مهتابی تون روشن بود!

13- بعضیا که عینک آفتابی می زنند مثل هندونه قاچ نکردن. یهو عینکشونو که بر می دارن همه تصورات تو به هم می ریزن!

14- هیچ کس نه به خوشگلی عکس پروفایلش است و نه به زشتی عکس کارت ملی اش

15- بابام چند روز پیش بهم گفت واسش اکانت فیس بوک درست کنم حالا امروز ازم پرسید چی شد فیس بوک درست کردی واسم؟ منم به شوخی بهش گفتم دارم کارای اداریش رو انجام می دم!
بابام: امان از این بوروکراسی و کاغذ بازی های الکی!

16- اعتراف می کنم بچه که بودم خیلی تلاش می کردم مثه کارتوناه گریه کنم.
چشمامو محکم می بستم ولی نمی دونم چرا اشکم اینور و انور پرت نهمی شد.

17- اون یوسفی هم که برگشت به کنعان استثنا بود، تو غمتو بخور!

18- به بعضیا باید گفت کم پیدایی الحمدالله!

19- یکی از چالش های دوران کودکیم این بود که چه جوری فریبرز عرب نیا و ابوالفضل پورعرب رو از هم تفکیک کنم!

20- توجه کردین هر دبیری که می خواد با کشیدن شکل درس رو توضیح بده می گه حالا من زیاد نقاشیم خوب نیس!

21- یه نرم افزار خریدم، موقع نصب در قسمت توافق شرکت نامه مثل همیشه موافقم رو تیک زدم ودکمه بعدی next رو تند تند زدم،
پیغام داده: «کاربر گرامی حداقل زمان برای خواندن توافقنامه پنج دقیقه است، لطفا دوباره با دقت شرایط را خوانده و سپس وارد مرحله بعد شوید.»
 

ادامه مطلب ...