چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز
چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز

استاتوس های فیسبوک 23


1- با فک و فامیل نشستیم اسم فامیل بازی کردیم
دائیم برای میوه با «ی» نوشته یه کیلو خیار!

2- این فیلما که مادر پدرا قبل از رفتن تو اتاق بچه شون در می زنن اجازه می گیرن، اینا همش کلک سینماییه، جلوه های ویژه ست!

3- دقت کردین ما ایرانیا همه چیو می ذاریم رو زغال:
جوجه، گوشت، دیزی، چای، ذرلت، اسپند، گوجه، فلفل، بادمجان، سیب زمینیف تنباکو، تریاک، قلوه، جگر، دل، دنبه

4- روزگارا که چنین سخت به من می گیری با خبر باش که خیلی داری سخت می گیری دیگه! مسخرشو درآوردی

5- مشکلات از جایی شروع شد که به هر کی گفتیم نوکرتیم فکر کرد واقعا اربابه

6- مصارف جعبه یک بار مصرف پنیر در بعضی نقاط:
- خود پنیر
- قالب یخ
- پیمونه برنج
- جا قرصی
- جا ادویه ای
- جا مدادی
- کاسه حمام
- تفاله گیر ظرفشویی
- تحویل به بازیافت
- افسوس خوردن که چرا دادنش بازیافت

7- یکی از فانتزیام اینه که یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم تو جمع غریبه ها ادای آدم مریض ها رو درآرم یکی ازم پرسید چی شده؟
بگم چیزی نیست، همون سردردهای همیشگی
بعدم چندتاشو بخورم بگم آآآآآآه
لامصب اِندِ کلاسه!

8- دوستای عزیزی که می رین باشگاه، تو رو خدا رو همه قسمت های بدنتون متناسب کار کنین
بعضیا بالاتنشون اندازه گودزیلاست پاها عین ملخ مزرعه!

9- روز تولد بابام با کلی ذوق و شوق پولامو جمع کردم و یه ساعت مچی بهش کادو دادم
برگشته می گه ممنونم پسر گلم ولی احتیاجی به این کارا نبود
همین که سعی کنی تو زنندگیت آدم باشی برای من باارزش ترین هدیه س!

10- هر کس فیس بوک را نشناسد
نیمی از عمر خود را به فنا داده است
و هر کس بشناسد، تمامآن را!

11- یه آهنگ خیلی قدیمی هم هست که تقریبا مال دوره صفویانه. می گه که ...
چیه؟ انتظار داری من بدونم چی می گه؟ مگه ضبط بوده اون موقع؟

12- کار بابام از کولر گذشته
دیگه شبا بلند میشه میاد مودم رو خاموش میکنه!

13- اعتماد به نفس بعضی ها رو اگه عمو قناد داشت الان مجری برنامه امریکن آیدل شده بود!

14- پسره با سن داداشش رو هم 13 سال نمی شه بعد استاتوس زده
GalexyS4 یا I-Phone
کدومش؟پ
اگه یکیش رو برام نگیرن شب خونه نمی رم!
من سن اون بودم یه دونه از این عینک شنا داغونا داشتم حموم که می خواستم برم با خودم می بردم، بعدش تشت رو آب می کردم با کله می رفتم توش و ساعت ها به شادی می زیستم! والا!

15- به کافه چی گفتم همان همیشگی
نگاه سنگینش را به من انداخت و گفت زر نزن بابا! اینجا تازه یه هفته س افتتاح شده!

16- دکمه روشن کنترلو 20 بار می زنی تلویزیون روشن نمی شه
عصبانی می شی، 2 بار پشت سر هم محکم فشار می دی روشن می شه دوباره خاموش می شه!

17- دیگه به درجه ای از عرفان رسیدم که واسه خودم یه چیزی تعریف می کنم می خندم
تازه آخرش هم از خودم می پرسم جان من؟!

18- گفت بی من چی می کشی؟
گفتم نفس!

19- قبض موبایلمو برای بابام فرستادم آخرشم نوشتم بوس!
بابام بهم اس ام اس داد اون بوسو پاک کن قبضتو بفرست واسه اون پدر سوخته ای که باهاش حرف می زدی!

20- بهترین مکان برای خواب خونه خود آدمه
راحت ترین توالت، توالت خونه خود آدمه
راحت ترین لباس، لباس خود آدمه
خوش فرمون ترین ماشین، ماشین خود آدمه
بهترین جزوه، جزوه خود آدمه
تمیزترین دست، دست خود آدمه
بامزه ترین بچه، بچه خود آدمه
ولی خوشبوترین ادکلن، ادکلنه کسیه که تو خیابون از کنارت رد می شه!

21- به نمک روی آلوچه قسم، خانومه اومده می گه:
ببخشید شما که کامپیوتری هستی، نرم افزار free space داری؟
هر چی میخوام کپی کنم رو هاردم می گه free space نیاز داری!
خدا به سر شاهده قلبم گرفت اصلا!
  ادامه مطلب ...

استاتوس های فیسبوک 22


1- امروز به داداشم می گم: کلاغه برام خبر آورده که سیگار می زنی
داداشم می گه: تو چی می زنی که می تونی با پرنده ها صحبت کنی؟!

2- ملت Love می ترکونَن، ما از این پلاستیک حبابدارا

3- از نظر هندوانه تمام انسان ها چاقوکش هستند

4- گرمای کانون خانواده داره ما رو به آتیش می کشه! بابا جون برو بیرون یکم دور بزن ما به فنا رفتیم به این برکت

5- اونایی که می گن ما از اون آدماش نیستیم، دقیقا از همون آدماشن!

6- تو جاده شمال داشتیم می رفتیم، یه دفعه یه گاو پرید وسط جاده منم محکم زدم رو ترمز و خیلی شاکی شدم
شروع کردم به بوق زدن، دیدم همینجوری وایساده وسط جاده عین بز داره منو نیگا می کنه، یعنی درگیر جذبه ش شده بوم
اومدم پیاده شم دیدم گاوه یه نگا به من کرد، یه نگات به تابلوی محل عبور حیوانات، بعد یه سری به نشونه افسوس تکون داد و رفت!

7- دیشب شوهرخالم رفته بود پمپ بنزین، بنزین بزنه، انقد صف طولانی بوده یادش رفته تو صفه، وقتی راه باز شده خوشحال از اینکه از ترافیک فرار کرده گازشو گرفته رفته!

8- سرم شکسته بود رفتم دکتر، دکتره می گه بخیه بزنم؟
گفتم پَـنَـه پَــ دوتا کوک بزن می رم خونه می دم مامانم با چرخ خیاطی بدوزه!

9- دیروز سر چارراه یه نفر اومد گفت: گل می خوای؟
منم مثل فیلما پنج تومن دادم و گفتم همشو بده. بعد یارو گفت: ببخشید آقا دونه ای چهار تومنه!

10- دوست عزیز به مهمونی یا مسافرت می ری سعی کن خوش بگذرونی، ماموریت عکاسی که نرفتی از هر سکانست عکس می گیری!

11- رئیس جمهور آمریکا هم بشم این مادر ما بازم می اد می گه پسرم کاخ سفید رو رنگشو عوض کن سفید زود لک می شه!

12- نظافتچی میاد خونمون مامانم قبلش اتاق منو جمع می کنه که زشت نباشه یه وقت!

13- ما دماغ فابریکیا با انگشت به جاهایی از دماغمون دسترسی داریم که شما دماغ عملی ها با گوش پاک کن هم دسترسی ندارین

14- فامیل ما دهه هشتادیه مدرسه غیرانتفاعی ثبت نامش کردن سالی سه میلیون
یادش به خیر ناظم ما می گفت فردا 1000 تومن کمک به مدرسه با خودتون بیارید، خونه ما می ریخت به هم!

15- بچه که بودم یه بار مامانم خواست منو تنبیه مدرن کنه، منو تو انباری زندونی کرد منم اون تو شروع کردم به آواز خواندن با صدای بلند. یهو دیدم در باز شد مامانم با لوله جاروبرقی اومد دوباره منو تنبیه سنتی کرد!

16- داشتم پروژه دانشگاه رو درست می کردم بابام می گه این چیه؟
می گم یه قطعه الکتریکی
می گه کارش چیه؟
می گم توضیحش سخته.
زارت گذاشت زیر گوشم و گفت فکر کردی که اون موقع که سه سالت بود و می پرسیدی بابا من چطور درست شدم توضیحش آسون بود؟!

17- من از وقتی اومدم فیس بوک متوجه شدم:
99 درصد مردای ایرونی هیکل شش تیکه دارن و همه خانوم ها، چشم رنگی و مدل پرنسس هستن!
اونایی هم که توی خیابون می بینم زامبی ان!

18- ته تغاری رو جدی بگیرید، قدرتی داره که پدر خانواده نداره

19- پسر به دختر: من پدرم پیره و 92 سالشه و به همین زودی ها می میره و من پولدار می شم! همسر من می شی؟
دختر: نه
چند روز بعد پسر فهمید اون دختره شده مادر جدیدش!
نتیجه اخلاقی: هیچ وقت ایده هاتون رو به یک زن نگید

20- داشتم با یکی چت می کردم دیدم جواب نمی ده
گفتم چیکار می کنی؟
گفت دارم شام می خورم
خیلی با ادب بود با دهن پر چت نمی کرد!

21- فیسبوک مثل راهروهای دادگاه می مونه، هر کسی از یه چیزی شاکیه
  ادامه مطلب ...

استاتوس های فیسبوک 21

1- بابام اومده می گه قانون جدید راهنمایی و رانندگی رو شنیدی؟ گفتم: نه
گفت: تصویب کردن از این به بعد اونایی که بنزین نمی زنن غلط می کنن ماشینو ببرن بیرون!

2- چهار نفر سوار تاکسی میشن ولی کرایه نداشتن بدن. قرار گذاشتن به مقصد که رسیدن پیاده بشن و فرار کنن!

بعد از رسیدن به مقصد چهارتاشون درهای ماشینو باز می کنند و با سرعت پا به فرار می ذارن.

می رن تا می رسن به یه ساختمون تاریک هیشکی هیشکی رو نمی دید و فقط صدای تند تند نفس کشیدنشون می یومد. یکیشون زد رو شونه بغلیش و گفت فکرشو بکن حالا راننده چه حالی داره؟!

یارو گفت بابا راننده منم، فقط بگین چی شده؟!

3- تلویزیون سریال پخش می کنه حقوق پسرده 400 هزار تومنه
زنش برنامه ریزی می کنه، در طول چندماه هم ماشین لباسشویی می خرن هم جاروبرقی هم فرش دستباف. تازه مستاجرم هستن و به روح هم اعتقاد ندارن!

4- آقوی همساده: ما رفتیم محضر ماشینو به نام خودمون کنیم

یهو نفهمیدیم چی شد اونوسط از یکی طلاق گرفتیم!
ما که اصلا زن نداشتیم...
الاتن پنج ساله دارم مهریه می دم
آقای مجری: به کی؟
آقوی همساده: نمی دونم به کی! یعنی داغونما! له لهم!

5- لازم است گاهی تلفن را برداری، شماره کسی که مدت ها با او قهر بودی را بگیری، گوشی را که برداشت فحش بدهی، مبادا یادش رفته باشه که هنوز قهرید!

6- اینطوری که داریم پیش می ریم باید تا چند وقت دیگه به دخترا گفت
مگه پسری که ابروهاتو برداشتی؟!

7- وقتی لاک پشت ها عاشق می شن تحمل درد عشق براشون خیلی راحت تره. می دونی چرا؟
چون حداقل عشقشون آروم آروم ترکشونمی کنه!

8- اهمیت الویه در خونه ما:
- مامان شام چی داریم؟
- الویه
- مامان صبحونه چی داریم؟
- الویه تو یخچاله
- مامان ناهار حاضره؟ گشنمه
- یکم الویه مونده هنوز!

9- وحشتناکتر از پیدا کردن یک سوسک تو اتاق، گم کردنشه

10- اینایی که انگار از دماغ فیل افتادن
قبلا تو دماغ فیل چی کار می کردن؟

11- مکالمه چند وقت پیش منو ممانم:
مامانم: اگه خاله ت زنگ زد، گوشیو برندار
من: واسه چی؟
مامانم: آخه می خواد خبر مرگ خواهر شوهرشو بده!
من: خب چه ربطی داره؟
مامانم: آخه من هنوز در جریان نیسم، اگه منم بفهمم نمی تونم امشب بروم عروسی!

12- بیمار: من فکر می کنم پشه ام!
دکتر: من دوندون پزشکم، مطلب روانپزشک روبروی ماست
بیمار: می دونم. الان اونجا بودم
دکتر: پس چرا اومدی اینجا؟
بیمار: مهتابی تون روشن بود!

13- بعضیا که عینک آفتابی می زنند مثل هندونه قاچ نکردن. یهو عینکشونو که بر می دارن همه تصورات تو به هم می ریزن!

14- هیچ کس نه به خوشگلی عکس پروفایلش است و نه به زشتی عکس کارت ملی اش

15- بابام چند روز پیش بهم گفت واسش اکانت فیس بوک درست کنم حالا امروز ازم پرسید چی شد فیس بوک درست کردی واسم؟ منم به شوخی بهش گفتم دارم کارای اداریش رو انجام می دم!
بابام: امان از این بوروکراسی و کاغذ بازی های الکی!

16- اعتراف می کنم بچه که بودم خیلی تلاش می کردم مثه کارتوناه گریه کنم.
چشمامو محکم می بستم ولی نمی دونم چرا اشکم اینور و انور پرت نهمی شد.

17- اون یوسفی هم که برگشت به کنعان استثنا بود، تو غمتو بخور!

18- به بعضیا باید گفت کم پیدایی الحمدالله!

19- یکی از چالش های دوران کودکیم این بود که چه جوری فریبرز عرب نیا و ابوالفضل پورعرب رو از هم تفکیک کنم!

20- توجه کردین هر دبیری که می خواد با کشیدن شکل درس رو توضیح بده می گه حالا من زیاد نقاشیم خوب نیس!

21- یه نرم افزار خریدم، موقع نصب در قسمت توافق شرکت نامه مثل همیشه موافقم رو تیک زدم ودکمه بعدی next رو تند تند زدم،
پیغام داده: «کاربر گرامی حداقل زمان برای خواندن توافقنامه پنج دقیقه است، لطفا دوباره با دقت شرایط را خوانده و سپس وارد مرحله بعد شوید.»
 

ادامه مطلب ...

استاتوس های فیس... 20


1- این بازیکنان کره بیشترشون کیم بودن. لیوانی و قیفی هم توشون بود البته

2- از اون موقع که کره به ایران باخته، گوشی سامسونگم هنک کرده. عقده ای!

3- سرعت اینترنت بعد انتخابات یهو اینقدر زیاد شد که داره از سولاخای مودم می زنه بیرون! من برم یه چیزی بیارم بذارم زیرش نریزه!

4- پاسخ منطقی اکثر والدین ایرانی در مقابل اجازه گرفتن فرزندانشان برای انجام کاری:
1) اگر قبلا کسی آن را انجام نداده باشد: آخه کی تا حالا هچین غلطی کرده که تو می خوای بکنی؟
2) اگر قبلا کسی آن را انجام داده باشد: حالا هر کی هر غلطی کرد تو هم باید بکنی؟

5- پلیسه تو سریال هوش سیاه می ره ایمیل قاتل رو هک می کنه، بعد بابای ما هم پلیس بوده هر دفعه یک کاغذ می ده دستم می گه این شماره ها رو تو گوشیم سیو کن!

6- پس چرا سکه 25 تومنی گرون نمی شه؟
با خون دل یه عمر قلک پر کردم

7- تو بزرگراه پلیس منو به خاطر سرعت بالا، استفاده از موبایل و کشیدن سیگار در حین حرکت و نداشتن مدارک جریمه کرد. گفتم ببین ولی کمربند بستما. گفت آره منم تعجب کردم!

8- رفتم کتابخونه گفتم ببخشید از سعدی چی دارین؟
گفت کتابشو می خوای؟
گفتم نه! انگشتری، لباسی، کفشی، کلاهی چیزی اگه مونده می خوام

9- یارو تازه فوق دیپلمش رو تو رشته پرورش تخم حیوانات اهلی از دانشکده غیرانتفاعی و غیرحضوری فلان آباد از توابع یاقوت شهر سفلی، به زور سه ترم مشروطی و دو جلسه تشکیل شورا گرفته.
بعد استتوس زده: باید رفت از این مملکت! اینجا نمی شه موند. اینا قدر قشر روشنفکر و تحصیلکرده رو نمی دونن!

10- پسرخالم کلاس اوله گوشیو برداشته به دوستش زنگ بزنه، مامان طرف گوشیو جواب داده، پسرخالم می گه ببخشید علی هست؟
مامانش می گه شما؟
می گه من بغل دستیشم!

11- بچه تازه به دنیا اومده رو از بیمارستان آوردیم خونه خوابیده، فامیلمون اومده می گه آخی خوابه؟
پَ نَ پَ زدیمش تو شارژ! دکترا گفتن 8-7 ساعت اول خوب بذارین شارژ شه بعد ازش استفاده کنین وگرنه خوب گریه نمی کنه!

12- یه سوال دارم ازتون
مامانم ازتون خیلی تعریف می کنه می گه بچه های مردم تو خونه نمی ذارن مامانشون دست به سیاه و سفید بزنه و همه کارا رو انجام می دن.
شما به عنوان یه بچه مردم آیا اینجوریین؟

13- خاصیت پاک کنندگی تف رو هیچ پاک کننده ای نداره

14- دنبال یه شرکت حمل و نقل معتبر می گردم که مرده شور اوقات فراغتمو ببره
 

ادامه مطلب ...