چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز

چراغ قوه مرگ

آنچه در زیر می‌بینید یک چراغ قوه تفنگی با نام «لات116» است که در سال 1922 ساخته شد این چراغ قوه مرگبار مجهز به یک تفنگ با کالیبر 22 بود که در سر چراغ قوه جاسازی شده بود.

ادامه مطلب ...

روز دانشجو

بالاخره شانزده آذر هم شد روز یه عده آدم بد شانس که اسمشون رو گذاشتن دانشجو اسم گذاری روز شونم با کشت و کشتار همراه بود ی روز بهتر نبود مثلا ولنتاینی یا مبارزه با مواد مخدری یا روز کارگری چیزی

خلاصه روز ما هم اومدش روز آینده سازان مملکت کلا ایران رو انگشت ما دانشجو ها می چرخه باور نداری برو آمار بگیر برو آمار بگیر که موقع ثبت نام دانشگاه فرم استخدامم بهت میدن جون ما از تو دانشگاه شغل داری (میذارنت سرکارررررررر )فقط نمیگن ریا نشه بعدش جوون ها ی خورده سگ دو بزنن که فک نکنن همه چی مفته البته این جا همه چی مفته اونجایی که شما هستین رو نمی دونم ؟

ولی جدی دانشجو قدر خودش رو نمی دونه یعنی نمیذارن بدونه ها حیف به خدا داریم تلف میشیم چرا میدون رو به جوون ها نمیدن مگر نیست که میگن این نسل ها با هوش ترن پس به ما ها هم میدون بدن شاید جواب داد شاید تجربه فاکتور مهمی باشه خدادادی نیست که باید بدست بیاد

واقعا اعلام میکنم که تو ایران شایسته سالاری معنا ندارد (وگرنه من الان پشت این اینترنت سریع نبودم اخه شنیدین که این سری اینترنت ایران واقعا از آخر اول شد من موندم کشور هایی که مثل سومالی موزامبیک و... اینا که آب وغذا ندارن بخورن چطور سرعتشون بالاتره باز این هم بوداره نمیذارن اینترنتم از ذغالی بودن در بیاد چون جوون ایرانی باهوش اگر امکانات داشته باشه خدایی نکرده واسه چندتا بی سواد شاخ میشه

حالا راستی واقعا تهران آلودست یا چندتا جوون دانشجو می خوان آلودگی ایجاد کنن که تعطیل کردن

خلاصه برادرا خواهرای من نخند به این روز و چهارتا اس مسخره واسه رفیقات نفرست به روزی که ماله تو فکرکن واقعا گل گفتن که حق گرفتنی نه دادنی پس حقت رو بگیر نزار سرت بی کلاه بمونه 



در اخر هم به بچه هاو بقیه دوستام مهدی رضا و بقیه دانشجو ها این روز رو تبریک میگم


باشه که تو این روز کارای بهتری انجام بدیم واسه سربلندی نام ایران


اما از اون جایی که دیگه رسم شده و مثل سنت شده چندتا اس روز دانشجو میذارم


روز دانشجو بر “سرکاران” امروز و “بیکاران” فردا مبارک باد!

.

.

در کوچه درس رهگذاریم هنوز

وین راه دراز می سپاریم هنوز

از اول ثبت نام سال ها می گذرد

ما واحد پاس نکرده داریم هنوز!

روز دانشجو مبارک

.

.

روزت مبارک


چی؟ تو که دانشجو نیستی؟

من هم روز دانشجو رو نگفتم، روز جهانی کودک رو می گم!

.

.

دانشجو اگر عاشق شود، بی پرده مشروط می شود

چیزی شبیه فاجعه با عشق ممکن می شود

شمع شدی، شعله شدی، سوختی

خاک تو سرت هیچی نیاموختی!

روزت مبارک.

.

.

تعریف دانشجو: موجودى نحیف، عصبى، بى پول و شبیه به انسان، که از تخم مرغ، گوجه و نیکوتین تغذیه می کند و دشمنى عجیبى با کتاب دارد.

روز دانشجو مبارک

.

.

دست از طلب ندارم تا کام من برآید

یا تن رسد به مدرک یا جان ز تن درآید

.

.

دانشجوی عزیز! مهندس بعد از این! واحد پاس نکن! کلاس دو در کن! استاد مسخره کن! خلاصه…. دانشجوی نمونه! روزت مبارک!

.

.

این هم چند تا مسیج جدی:

روز قلم های تیز، روز فکر های خلاق، روز اندیشه های نو، روز تو، روز دانشجو مبارک

روز دانشجو را به تو تبریک نمی گویم. تو را به این روز تبریک می گویم. که این روز بی تو، و بی حس “آرمان خواهی” و “ایمانت به حق طلبی”، وجودی بی معناست

دانشجو یعنی تلاش، امید، آینده، صبر، یعنی تو، یعنی من، یعنی تمام اونایی که رفتن تا ما بمونیم.

روزت مبارک





ادامه مطلب ...

خاطره ای تفکربرانگیـز از پـروفسور حسـابی



نمایش اندازه واقعی



پروفسور حسابی؛ ملقب به پدر فیزیک ایران بعد از ملاقاتی که با انیشتین داشتند و پس از آنکه انیشتین به ایشان نوید می دهند که نظریه شما در آینده ای نه چندان دور، علم فیزیک را در جهان متحول خواهد کرد


به پروفسور پیشنهاد می دهد که برای تکمیل نظریه خود در آزمایشگاه مجهز دانشگاه شیکاگو به کار خود ادامه دهد.

 دانشگاه شیکاگو بسیار پیشرفته بود. مهم تر از هر چیزی آزمایشگاه های متعدد و معتبر آن بود.

من در لابراتوار بسیار پیشرفته اپتیک، مشغول به کار شدم. در خوابگاه دانشگاه هم اتاق مجهزی برای اقامت، به من داده بودند.

از نظر وسایل رفاهی، مثل اتاق یک هتل بسیار خوب بود. آدم باورش نمی شد، این اتاق در دانشگاه باشد. معلوم بود که همه چیز را، برای دلگرمی محققین و اساتید، فراهم کرده بودند.

نکته خیلی مهم و حائز اهمیت، آزمایشگاه ها و چگونگی تجهیزات آن بود. یک نمونه از آن مربوط به میزی می شد که در آن آزمایشگاه به من داده بودند. این میز کشوی کوچکی داشت.

از روی کنجکاوی آنرا بیرون کشیدم و با کمال تعجب، چشمم به یک دسته چک افتاد. دسته چک را برداشتم و متوجه شدم تمام برگه های آن امضا شده است!

فوراً آنرا نزد پروفسوری که رئیس آزمایشگاه ها و استاد راهنمای خودم بود بردم. چک را به او دادم و گفتم: ببخشید استاد، که بی خبر مزاحم شدم. موضوع بسیار مهمی اتفاق افتاده است. ظاهراً این دسته چک مربوط به پژوهشگر قبلی بوده و در کشوی میز من جا مانده است. و اضافه کردم، مواظب باشید، چون تمام برگ های آن امضا شده است، یک وقت گم نشود.

 

ادامه مطلب ...

خاطرات یک پزشک

پزشکان معمولا خاطرات جالبی از کار و بیمارانشان دارند. علت جالب بودن این خاطرات یا بخاطر برخوردهای بانمکی است که بیماران با پزشک یا بیماریشان می‌کنند یا کمبود اطلاعات پزشکی است یا شاید وقوع بعضی اتفاقات در فضایی که سایه مرگ و بیماری در آن وجود دارد خود به خود تبدیل به طنز می‌شود. اما مهم اینجاست که یک پزشک عمومی با ذوق اهل شهرکرد هر از چندگاهی خاطراتش را از این ماجراها در وبلاگش می‌نویسد که بسیار خواندنی هستند:

* گلوی بچه رو که نگاه کردم مادرش گفت: آقای دکتر! گلوش چرک داره؟ گفتم: چرکش تازه می خواد شروع بشه. گفت: این بچه همیشه همین طوره٬ همیشه عفونتش اول شروع می شه بعد زیاد می شه!

* به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟ با یه صدای گرفته گفت: هیچی فقط چند روزه که اصلا صدام درنمی ره!

* به دختری که با استفراغ اومده بود گفتم: اسهال هم دارین؟ گفت: حالتشو دارم اما نمیاد!

* یه خانم حدودا ۵۰ ساله دختر حدودا ۱۸ سالشو آورده بود. به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟ گفت: دلهره دارم. مادرش زد زیر خنده و بعد گفت: مامان! دل پیچه نه دلهره! پرسیدم: چیز ناجوری نخوردین؟ مادرش گفت: چرا «چیسپ» خورده و این بار نوبت دختر بود که بزنه زیر خنده و بگه: مامان چیپس نه چیسپ!

* به آقائی که با سردرد اومده بود گفتم: قبلا هم سابقه داشتین؟ گفت: مثلا چه سابقه ای؟ بعد گفتم: توی خونه داروئی نخوردین؟ گفت: مثلا چه داروئی؟ نسخه شو که نوشتم گفتم: دیگه هیچ ناراحتی نداشتین؟ گفت: مثلا چه ناراحتی؟

* به خانمه گفتم: اشتهاتون خوبه؟ گفت: هر وقت بتونم غذا بخورم می تونم بخورم!

* پیرمرده گفت: همه بدنم درد می کنه غیر از آرنج دست چپم. گفتم: یعنی آرنج دست چپتون درد نمی کنه؟ گفت: نه آرنج دست چپم «خیلی» درد می کنه!

* خانمه اومد و گفت: برام یه آزمایش بنویس. گفتم: چه آزمایشی؟ گفت: نمی دونم. چند وقت بود که هر دو دستم درد می کرد. چند هفته پیش از این دستم آزمایش خون گرفتم بعد دردش افتاد حالا می خوام بگم از این دستم هم خون بگیرن ببینم دردش می افته؟!

* به خانمه گفتم: باید یه آزمایش بدین. گفت: نمی دم! گفتم: چرا؟ گفت: می ترسم بفهمم یه مرض ناجوری دارم!

* خانمه می گفت: توی آزمایشگاه درمونگاه آزمایش دادم گفتند عفونت داری اما بیرون آزمایش دادم گفتند سالمه! آزمایشهاشو نگاه کردم دیدم توی درمونگاه آزمایش ادرار داده و بیرون آزمایش خون!

* خانمه می گفت: فکر کنم باز گلوی بچه ام چرک کرده. گفتم: از کجا فهمیدین؟ گفت: آخه از دیروز داره دهنش بوی کپسول می ده!

ادامه مطلب ...

ارتعاش و موج در علم مکانیک

کسی که از مباحث علم فیزیک اطلاع داشته باشد، می‌داند که موضوع ارتعاش و موج در اغلب مباحث فیزیک و مکانیک یا بطور مستقیم وارد است یا وسیله و ابزاری برای استدلال و فهم موضوعات دیگر است. اگر گفته شود که: بدون اطلاع از خواص ارتعاشات تحصیل علم فیزیک و مکانیک کلاسیک غیر ممکن است شاید سخنی به اغراق گفته نشده است. اما موضوع ارتعاشات و فیزیک امواج مخصوص نور و صوت اهمیت اساسی دارند، زیرا در حقیقت موضوع قسمتهای عمده و مختلف این دو علم جستجو در خواص ارتعاش و موج چیز دیگری نیستند.
تاریخچه:
زندگی پر از صداست و ما همیشه طالب شنیدن صداهای خوش و حیاتی هستیم و از صداهای نا مطبوع و خطرناک گریزانیم. بطور کلی باید گفت که هر چه پیش می دویم، بشر نسبت به حس شنوایی بیشتر توجه پیدا می‌کند. پیشرفت روز افزون صنایع صوت از قبیل: تلفن ـ رادیو ـ فونوگراف ضبط صوت روی فیلم و تهیه فیلمهای صدا دار و غیره خود می‌تواند بر این موضوع دلیلی مسلم باشد.


از نظر اهمیتی که آکوستیک یا علم صدا دارا می‌باشد می‌توان انتظار داشت که این موضوع در تاریخ علوم فیزیک جزو مطالب اساسی به شمار رفته باشد، در صورتی که چنین چیزی نیست، زیرا در قبال تاریخ سایر علوم ، تاریخ آکوستیک قسمت از قلم افتاده و مهجوری بیش نیست. یکی از دلایل این مهجوریت تاریخی این است که نظریه اساسی اصلی راجع به انتشار و اخذ صوت از زمانهای بسیار قدیم در تحولات فکر بشری پیدا شده و اسلوب این فکر همان است که امروزه مورد قبول ماست. قسمتهای عمده علم آکوستیک عبارتند از:
تولید صوت:
وقتی که به یک جسم جامد ضربه وارد می‌سازیم، تولید صدا می‌کند. تحت بعضی از شرایط صدای حاصل ، بگوش انسان خوش آیند و مطبوع است و این در واقع اساس پیدایش علم موسیقی است که سالیان دراز قبل از تاریخ ضبط صوت ، موجود بوده است، اما موسیقی ، قرنها قبل از نظر علمی مورد تحقیق قرار گیرد، جزو صنایع ظریفه محسوب می‌گردید. این مطلب مورد قبول عموم است که اولین فیلسوف یونانی که مبنای موسیقی را برسی نموده است. فیثاغورث می‌باشد که ۶ قرن قبل از میلاد زندگی می‌کرده است. ادامه مطلب ...