چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز
چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز

هیتلر راست نمیگفت؟

                                     

               این موجودات(یهودیان) رویای تصرف دنیا در سر دارند.

                                                                                       ادولف هیتلر


او راست نمیگفت؟؟؟


چهره واقعی هیتلر(پیشوا و کودکان)

این عکس ها ا حتما ببینید چون رسانه های صهنوسیمی دنیا انها را به شما نشان نخواهند داد. هرگز!


ادامه مطلب ...

ویلهام مانک ( آخرین ژنرال هیتلر )


سرتیپ ویلهام مانک
ویلهام مانک یکی از افسران ارشد اس اس و از اعضا اصلی گارد برلین بود که در سال 1939 تشکیل شده بود.مانک آخرین ژنرال هیتلر بود که تا روز آخر نبرد برلین،در برلین باقی ماند و شجاعانه از وطنش دفاع کرد.او در پانزدهم آگوست 1911 در لوبک در شهری از ایالت هولشتاین آلمان بدنیا آمد، مانک در جوانی در یک کارخانه چینی سازی کار میکرد و در سال 1931 به حزب نازی پیوست و دوماه بعد به سازمان اس اس ملحق شد.

در سال 1939 او به عنوان یکی از اعضا گارد خصوصی هیتلر(lssah ) در جنگ با لهستان شرکت کرد و در ماه می 1941 در جنگ با فرانسه حصور یافت.مانک به خاطر شجاعنش و مهارتی که در فرماندهی داشت به عنوان فرمانده هنگ 26 زرهی اس اس که بخشی از لشگر داوزدهم اس اس بود انتخاب شد که در سال 1944 با فرماندهی این هنگ در نبرد نرماندی شرکت کرد و در یازدهم جولای 1944 مدال صلیب شوالیه را کسب کرد. مانک همچنین از دسامبر 1944 تا ژانویه 1945 در نبردآردن برای دفاع از بلژیک می جنگید.

در نبرد برلین اگرچه هیتلر ژنرال هلومت ودلینگ را به عنوان فرمانده برلین انتخاب کرد اما سرتیپ ویلهام مانک به خاطر حس وفاداری و شیفتگی ای که به پیشوای رایش سوم و آلمان داشت داوطلبانه در برلین باقی ماند و با تمام وجود از وطنش دفاع کرد.نیروهای او شامل 1400 نفر از افسران و سربازان وطن پرست اس اس بودند که در مقابل 1/5 میلیون بلشوییک از مناطق حیاتی برلین مثل ساختمان رایش و مجلس رایشتاگ دفاع می کردند.سرانجام در دوم می ژنرال هلموت ودلینگ که تسلیم برلین به ارتش سرخ را اعلام کرد مانک و نیروهایش که در حال مبارزه کردن بودند توسط ارتش سرخ محاصره و دستگیر شدن.بسیاری از سربازان قسم خورده مانک بعد از محاصره شدن خودکشی کردند و خیلی ها هم با وجود محاصره شدن اسلحه را بر زمین نگذاشتند و تا آخرین نفس در مقابل بلشوییک ها جنگیدند.

در نهم می سرتیپ مانک به عنوان زندانی برای بازجویی به مسکو فرستاده شد و سپس بدون تشکیل هیچ دادگاه نظامی به مدت چهارسال در یک سلول انفرادی در مسکو حبس شد.او در سال 1949 به زندانی در ویکوو منتقل شد و تا دهم اکتبر 1955 در آنجا اسیر بود.مانک پس از آزادی اش به وطنش آلمان بازگشت و به عنوان یک فروشنده مینی کامیون و تریلر های کوچک مشغول به کار شد.
و سرانجام در ششم آگوست سال 2001 در حالی که 90 سال سن داشت در شهر دامپ در ایالت محل زادگاهش به خاک سپرده شد و دار فانی را بدرود گفت.

روحش شاد و یادش گرامی................. 

مختصر در باره هیتلر

هیتلر مردی بزرگ بود که خود را فدای میهنش کرد کسی که حقوق صدارت خویش را نمی گرفت

و با درآمد فروش کتابش زندگی می کرد کسی که از سیگار متنفر بود کسی که مشروب هیچ گاه نخورد

کسی که به بنیان خانواده بسیار معتقدبود کسی که به ژول علاقه ای نداشت

در ادامه مطلب ویژگی های منحصر به فرد این بزرگ مرد را مختصر خواهید خواند

ادامه مطلب ...

اخرین لحظات پیشوای اریایی ادولف هیتلر(بسیار تکان دهنده)


آخرین لحظات …

پیشوا به رادیو گوش می دهند … نیروهای ارتش سرخ تا دروازه های برلین پیش آمده اند … ژنرال ژوکف: تا فردا برلین را فتح خواهیم کرد.
اما پیشوا همچنان در پناهگاه زیرزمینی خود در برلین بسر می برد … تمامی دوستان و اطرافیانشان از او خواهش می کنند که با یک فروند هواپیما از برلین خارج شود و رهبری را در مقری دورتر از جبهه های جنگ ادامه دهد … اما پیشوا پی برده است که دیگر به پایان راه …
از منشیهایشان که در آن لحظات هولناک هنوز او را رها نکرده اند می خواهد که ماشینهای تایپ خود را آماده کنند . او می خواهد وصیتنامه خویش را بگوید … وصیتنامه ای که در آن لحظات آخر نیز می گوید که ما قربانی دسیسه چینی یهودیان شدیم … او از یهودیان چه چیزی می دانست که دیگران نمی دانستند … همه جهان او را مسئول این جنگ خانمان برانداز میدانند … اما او طوری سخن می گوید که انگار از مسائلی با خبر است که دیگران نمی دانند … او باز هم یهودیان را مسئول آتش جنگ می داند.
همه فکر می کردند که فیلد مارشال گورینگ یا هیملر جانشینان او خواهند شد … اما آن دو به گفته خود پیشوا به او خیانت کرده بودند … گورینگ و هیملر که بازی را تمام شده می دیدند٬ به خیال خود در پی کنار آمدن با متفقین شده بودند …
زهی خیال باطل … صلح … آن هم در شرایطی که متفقین وارد آلمان شده بودند؟ … چندی قبل گورینگ از طرف پیشوا عزل گردیده بود … و هیملر نیز شرایط بهتری نداشت …
پیشوا دروصیتنامه خود ٬ دریاسالار دونتیس که مردی خوش نام در ارتش آلمان بود را جانشین خود قرار داد و از او خواست تا برای سرافرازی آلمان هر چه می تواند انجام دهد و دیگران را نیز به فرمانبرداری او امر کرد .
پس از مرور وصیتنامه ی خود و طبق عادت همیشگیشان ٬ اصلاح بعضی عبارات ، به همگی فرمان داد تا برلین را ترک کنند . هواپیمایی که در میان آنهمه آتش برای بردن پیشوای آلمان آمده بود٬ نباید دست خالی باز میگشت … برای پیشوا اهمیت داشت که وصیتنامه اش به دست بیگانگان نرسد … پس وصیتنامه اش را بهمراه دیگر یاران نزدیکشان به همراه آن هواپیما فرستاد تا هم یارانش رهایی یابند و هم وصیتنامه اش ایمن باشد .
ایشان ازجناب گوبلس و خانواده اش و حتی بانو اوا براون نیز خواست که ترکش کنند … اما آنها ماندند تا نامشان در کنار پیشوا باقی بماند .
هواپیما به پرواز در آمد و پیشوا دستانش را از پشت کمر به هم گره زده بود و به آن هواپیما می نگریست … خلبان چالاک آن هواپیما از میان کوهی از آتش توانست عبور کند و دور و دورتر شد … دقایقی پس از آنکه هواپیما از دیدها ناپدید شد ، کماکان پیشوا ایستاده بود و به آسمان مینگریست … لحظه ای به خود آمد و به اطرافش نگاه کرد …
همه مانند او داشتند به آسمان نگاه می کردند … صدایش را صاف کرد و رو کرد به بانو اوا که در نزدیکیش ایستاده بود و
بلند گفت که دیگر زمان آن شده است که ازدواج کنم … آیا همسری مرا قبول خواهی کرد؟ … بانو اوا که سالها آرزوی چنین پیشنهادی را داشت … اشک در چشمانش حلقه زد و با لبخندی بر لب٬ سرش را به نشانه تایید تکان داد .
جناب گوبلس دستور داد تا سریعا کشیشی بیاید و مراسم ازدواج را به اجرا بگذارد … به سرعت تدارک جشن عروسی را دیدند و مقدار مختصری غذا و شیرینی نیز مهیا گردید … در آن لحظات ٬ شادی غیر قابل وصفی برقرار شد … کشیش خطبه مربوط به ازدواج را خواند و از پیشوا پرسید که آیا حاضر است در سختیها و خوشیها در کنار همسرش باشد؟ … پیشوا پاسخ داد : آری … از بانو اوا براون نیز سوالی مشابه پرسید که جواب او نیز مثبت بود …
در دفتر ثبت اسناد پس از امضای پیشوا و بانو اوا ٬ جناب گوبلس از طرف پیشوا و همسرجناب گوبلس از طرف بانو اوا امضا کردند .
پس از ساعتی شادمانی … دیگر زمان استراحت تازه داماد و نو عروس گشته بود … اما پیشوا قبل از آنکه به اتاقش برود از جناب گوبلس خواست تا بطور خصوصی با او صحبت کند … پس آنها به دفتر کار پیشوا رفتند ٬ اما برعکس جلسات دیگر ٬ این جلسه زیاد طولانی نبود … پس از آن پیشوا با همگی خداحافظی کرد و از آنها تشکر نمود که تا این لحظه او را ترک نکرده اند و پس از آن بازوی نو عروسش را گرفت و به اتفاق به اتاق پیشوا رفتند … چشمان همه اشکبار بود … این آخرین باری بود که پیشوای آلمان زنده دیده شد .
همه نگران بودند و خواب به چشمان هیچ کس راه نمیافت … ساعاتی گذشت تا اینکه صدای تیری از اتاق پیشوا به گوش رسید ، همه سراسیمه به اتاق پیشوا رفتند . اینک داستان زندگی پر فراز و نشیب پیشوا به پایان رسیده است .
به دستور گوبلس چاله ای که از خمپاره های متفقین درست شده بود را پر از بنزین کردند و پیکر پیشوا و بانو اوا براون را درون آن سوزاندند … سپس جناب گوبلس و همسرشان و دختران خردسالشان به پیشوایشان اقتدا کردند و آنها نیز خودکشی نمودند .
مارتین بورمان ، منشی خصوصی پیشوا ٬ و تنها کسی از سران نازی که هیچگاه دستگیر نشد … دستور سوزاندن جسد آنها را نیز صادر کرد و پس از آن مشغول جمع آوری و سوزاندن اندک مدارکی که باقی مانده بود شد .
زمانی که روسها پناهگاه پیشوا را تصرف کردند تنها تکه هایی از استخوان ایشان را یافتند .

زنده باد پیشوا

وصیت نامه سیاسی تکان دهنده آدولف هیتلر

کسایی که فکر میکنند هیتلر جنگ رو شروع کرد یا هیتلر نژاد پرست بوده حتما بخونند و اگاه بشند.


زمانی که قرارگاهش به محاصره کامل روسها در آمده بود و پیش از خود کشی اش دو وصیت نامه تنظیم می کنند. نخست وصیت نامه سیاسی و دوم وصیت نامه شخصی شان. این وصیت نامه ، وصیت نامه سیاسی آدولف هیتلر است که برای نخستین بار به صورت کامل به زبان فارسی در آمده است. پیش از این وصیتنامه های آدولف هیتلر که به فارسی ترجمه شده بودند کامل نبودند و حدود 60 درصد از آن بوده. امیدواریم این مطلب مورد توجه همه علاقه مندان قرار گیرد.


ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

بررسی دادگاه شوم نورنبرگ 3.آخرین قسمت:افشای حقایق

ژنرال پتن قهرمان ملی فرانسه به همراه آدلف هیتلر

نفر دیگر ((پیر لاوال )) نخست وزیر فرانسه بود که با جرات و جسارت در مقابل جوخه آتش قرار گرفت.وی قبلا سیانور خورده بود اما پزشکان دو ساعت تلاش کردند تا جان وی را نجات دهند و برای جوخه آتش نگه دارند.لاوال که تحت تاثیر سمی که خورده بود فوق العاده ضعیف شده بود این پیشنهاد را که برای اعدام شدن روی صندلی بنشیند به شدت رد کرد و هرچند سرش گیج میرفت و تلوتلو میخورد خود را محکم نگاه داشت تا بگوید )):نخست وزیر فرانسه ایستاده میمیرد.))

پیر لاوال  نخست وزیر فرانسه(دولت ویشی)

در نروژ نخست وزیر کوئیسلینگ در محوطه ی زندان آکرشوس اعدام گردید در حالی که اعضای جوخه آتش به شدت تحت تاثیر رفتار شهامت آمیز و بزرگ منشانه ای قرار گرفتند که بدین طریق یکی از بزرگترین دشمنان بلشویسم با گلوله های آتشین روبرو میشد.

کویسینگ نخست وزیر نروژ به همراه آدلف هیتلر

فرانک زالاسی رهبر مجارستان به همراه همه ی وزرای خود اعدام گردید.وی به هنگام رفتن به پای چوبه دار به افرادی که پشت سر وی وارد میشدند یعنی اعضای کابینه خویش که قبل ازاو اعدام شده بودند سلام نظامی داد.بعدها فیلم روسی که از صحنه مردن او ساخته بودند از نمایش در کلیه ی سینماها ممنوع شد.یعنی اینکه رفتار قهرمانانه وی تا بدین اندازه احترام و تحسین همه ملت مجار را به دنبال داشت.لازلو باردوسی..بلا ایم ردی و ژنو زلوسی نیز که هر چهار نفر از نخست وزیران پیشین مجارستان بودند با همین روحیه به پای دار رفتند.آنهایی که در محاکمات آنها بر مسند قضاوت نشسته بودند تقریبا بدون استثنا به نژاد فاتحین جهان(قوم یهود) تعلق داشتند.

در کشور رومانی نیز مارشال آنتونسکو یکی از بزرگترین قهرمانان آن کشور به مرگ محکوم گردید.

مارشال آنتونسکو قهرمان ملی رومانی

دریوگسلاوی هم رهبر پارتیزانهای میهن پرست پیجاده..دکتر ژوزف تیسو کشیش روحانی و نخست وزیر کشور مستقل اسلواکی در 18 آوریل 1947 در پای دار جان سپرد.البته انتقام در مورد رهبران کلیسا در این حد متوقف نشد.چرا که خود پاپ هم نتوانست جلو اعدام این روحانی را توسط ادوارد بنس فراماسون بزرگ که با قیافه ای عبوس میگفت: ((تیسو باید به دار آویخته شود)).


نازیسم و مبارزه با فراماسونری


بر اساس اعتقاد نازی ها،ماسونها مرتبه ای بالاتر از صهیونیست ها در توطئه یهودیان هستند و از عوامل اصلی شکست آلمان در جنگ جهانی اول به حساب می آیند.


آدولف هیتلر در نبرد من مینویسد:فراماسونری یک ابزار عالی برای یهودیان برای رسیدن به اهدافشان هستند که به مانند یک ریسمان برای کشیدن اقشار جامعه به درون طرح اعایی آنها عمل می کند. در سال 1933 هرمان گورینگ رئیس رایشتاگ و یکی از رهبران بزرگ نازیسم طی نطقی اعلام کرد که در دولت ناسیونال سوسیالیست آلمان جایی برای فراماسونری وجود ندارد که در 23 مارچ همان سال قانونی در پارلمان آلمان برای مبارزه با فراماسونری تصویب شد.

در پی این قانون وزارت کشور آلمان دستور انحلال فراماسونری و مصادره تمام اموالهای لژهای ماسونی را داد و عضویت در فراماسونری برای شهروندان و مردم آلمان قدغن اعلام شد و بیان کرد تمام افرادی که در فراماسونری عضو هستند از داشتن مقام در حزب نازی محروم و فاقد صلاحیت لازم برای انتصاب در خدمات عمومی هستند.همچنین وزارت دفاع افسران را از عضو شدن در فراماسونری منع کرد و افسرلانی را که همچنان ماسون ماندند از کارشان برکنار شدند.

برای دستگیری ماسونها و مبارزه با فراماسونری در آلمان ،بخش های ویژه ای از خدمات امنیتی رایش(sd)و بعدها اداره اصلی امنیت رایش(RSHA)به ریاست رینهارد هایدریش تاسیس شد.این سازمان در طی حکومت رایش سوم به عنوان شکارچی ماسونها شناخته می شد که در طی عملیات های انتهاری به لژهای ماسونی یورش میبردند و ماسونها را دستگیر و به زندان منتقل می کردند.

سپهبد رینهارد هایدریش


زندانیان فراماسونر در دسته ی زندانیان سیاسی طبقه بندی میشدند که دارای یونیفورم های مشکی بودند که مثلثی وارونه و قرمز رنگ بر روی انها نقش بسته بود. در مارس 1935 مطابق با گفته ی دکتر گوباز اتحادیه جماهیر شوروی توسط 300 نفر فراماسونر یهودی نژاد طراحی شده است. 
آدولف هیتلر پیشوا و صدر اعظم آلمان نازی در 8 آگوست 1935 در روزنامه حزب نازیVOELKISCHER BOOBACHTER در مقاله ای انحلال نهایی تمام لژهای ماسونیک را در آلمان اعلام کرد.همچنین در سال 1937 یوزف گوبلز یک نمایشگاه ضد فراماسونری برای نمایش اشیاء ضبط شده توسط دولت افتتاح کرد. 

در طول جنگ جهانی دوم فراماسونری در آلمان و کشورهای متعهد با آلمان به عنوان یک مکتب غیر مشروع اعلام شده بود.نمایشگاههای ضدماسون در بسیاری از کشورهای اروپا مثل نروژ،دانمارک،هلند،بلژیک،ف رانسه،لهستان،اتریش و یونان توسط نازیها برگزار شد و همچنین فیلم ضد ماسون نیروهای غیبی که به سفارش وزارن تبلیغات رایش ساخته شده بود در بسیاری از کشورهای اروپایی اکران شد . 



فیلم ضد ماسون نیروهای غیبی که توسط آلمان نازی ساخته شده است