چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز
چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز

هارپ چیست؟

هارپ (HAARP) یک پروژه تحقیقاتی است که در ظاهر برای بررسی و تحقیق درباره لایه ی آیونوسفیر (Ionosphere)  و  مطالعات معادن زیر زمینی (با استفاده از امواج رادیویی ELF/ULF/VLF) تاسیس شده است. ولی در واقع "پروژه ای با تکنولوژی جنگ ستارگارن"  به منظور  کامل کردن یک سلاح جدید پایه گذاری گردیده است.

 
 
به صدای هارپ گوش دهید 

( توضیح آنکه: جنگ هایی که از  امواج "رادیویی"، "لیزر" و "نیروی مغناتیس" برای صدمه به نیروی مقابل استفاده کند به جنگ ستارگان معروف است و این اسم را از فیلم  Star War گرفته اند)

 

هارپ چیست؟

آیونوسفیر چیست و کجاست؟

لایه ی آیونوسفیر در بالاترین لایه ی اتموسفیر (Atmosphere) قرار دارد.

 

 

این لایه تشعشات خطرناک "ماورای بنفش" و "اکس ری" خورشید را  جذب کرده  و مانند سقفی از ورود آنها به زمین جلوگیری می نماید تا زندگی بر روی کره زمین امکان پذیر گردد. همچنین به دلیل محیط الکتریکی موجود در آیونوسفیر  از این لایه برای انعکاس امواج رادیوئی به اطراف زمین استفاده می شود. اگر این لایه به هر دلیلی دچار اختلال شود تاثیرا ت بسیار زیادی بر روی زمین گذاشته و زیستن را مختل می کند.

لایه آیونوسفیر چه ارتباطی به هارپ (HAARP) دارد؟

سیستم هارپ (HAARP) طوری طراحی شده است که بر روی آیونوسفیر تاثیر مستقیم داشته باشد. از نمونه های این تاثیرات قرمز و گداخته شدن و یا ذره بینی نمودن لایه را میتوان نام برد.

این سیستم در حال حاظر از یک مجموعه آنتن های مخصوص (١٨٠ برج آنتن آلومنیومی به ارتفاع ٥٠/٢٣متر) تشکیل و برروی زمینی وسیعی به مساحت ٢٣٠٠٠ متر مربع در آلاسکا (Alaska) نصب گردیده است.

این آنتن ها امواج مافوق کوتاه  ELF/ULF/VLF  را تولید و به آیونوسفیر پرتاب می کنند.

 

آنتن های هارپ (HAARP) در آلاسکا

 

اصولا امواج آنتن ها پس از اصابت به آیونوسفیر و بازگشت به زمین قادر اند نه تنها به عمق دریا بروند بلکه فرا تر رفته و به اعماق زمین نیز وارد میشوند و عملکرد آن بمانند "رادیو ترموگرافی" (Radio Thermography) است که امروزه ژئولژیست ها برای  اکتشافات مخازن مختلف شامل گاز و نفت استفاده می کنند.  وقتی یک موج کوتاه "رادیو ترموگرافی" به داخل زمین فرستاده میشود به لایه های مختلف برخورد کرده و آن لایه ها را به لرزه می آورده و از لرزش صدایی با فرکانسی مخصوص تولید و به سطح زمین باز میگرداند و ژئولژیست ها از صدای بازگشتی قادرند مخازن زیرزمین را شناسایی کنند.

با این تفاوت که رادیو ترموگرافی سیستمی است که با قدرتی به کوچکی ٣٠ وات لایه های زیر زمینی را به لرزه درمی آورد و حال آنکه هارپ سیستم فوق الاده پیشرفته تری است که همان لایه های زمین را می تواند با استفاده از قدرتی برابر با ١,٠٠٠,٠٠٠,٠٠٠ (یک میلیارد)  تا ,١٠,٠٠٠,٠٠٠,٠٠٠ (ده میلیارد) وات بلرزاند! بدیهی است که هر چقدر قدرت امواج بیشتر می شود, تاثیراتش بر روی آیونوسفیر و اثرات ذره بینی آن بالاتر می رود. هدف از استفاده از این قدرت چیست؟

 

 

 

از نمودار فوق متوجه می شوید که آیونوسفیر گداخته شده (به رنگ قرمز دیده می شود) و سپس مثل یک قلب شروع به تپش میکند و از این تپش ها، فرکانس های فوق کوتاه تولید شده که پس از اصابت به زمین به  داخل آن نفوذ مینماید و در توضیحات زیر مشاهده خواهید کرد که چگونه از این فرکانس فوق کوتاه و نیرومند، زمین زلزله و خرابی تولید میگردد.

برای درک چگونگی ایجاد زمین لرزه یک مثال بزنم: وقتی شخصی صحبت میکند، اول تارهای صوتی او میلرزند (مثل لرزش های ایجاد شده در آیونوسفیر). از این لرزش فرکانس صوتی تولید شده و پس از اصابت به پرده گوش شنونده، پرده گوش او را میلرزاند (مثل به لرزه در آوردن لایه های زیر زمین به سبب اصابت فرکانس های تولید شده از آیونسفیر) و سپس در گوش صدا تولید شده و شنونده آنرا به شنود.

با کمی فکر کردن می توان متوجه این شد که تکنولوژی هارپ "با ویژگی معادن یابی" برای پیدا کردن مخزن های گازی و نفتی ساخته نشده است! زیرا برای پیدا کردن مخازن نیاز به یک میلیارد وات نیست و یک ترموگراف برای این کار کافیست. با توجه به تاثیرات هارپ بر روی آیونوسفیر و نهایتا تاثیرات آن بر روی زمین و وضعیت آب و هوا، می باید در مورد این تکنولوژی کمی جدی تر فکر کنیم. این تغییرات شامل خشکسالی در مناطقی که تا به حال بی سابقه بوده است، بارندگی های سیل آسا در جاهایی که به خشک بودن معروف هستند، طوفان ها و سونامی ها و ساده تر از همه ایجاد زلزله را میتوان برای هارپ به شمار آورد.

 ناگفته نماند که امواج بازگشتی از آیونوسفیر، پس از ورود به عمق دریا میتوانند صدمات جانی برای موجودات دریایی، به خصوص نهنگ ها و دلفین ها را در بر داشته باشند.

توضیحات کوتاهی در مورد برخی از کاربرد های هارپ به شرح زیراند:

ادامه مطلب ...

نوسترآداموس و پیشگویی هایش

Photo


نوسترآداموس کیست؟

مایکل دی نوسترآداموس در استان پروانس در جنوب فرانسه به دنیا آمد. می گویند پدران و نیاکانش یهودی بوده اند. پدربزرگش به تربیت و تعلیم او پرداخت و تا اندازه ای به او ریاضیات و نجوم و نیز زبان های لاتین و یونانی آموخت. در سال 1522پدر و مادرش او را به دانشکده ی مون پلیه فرستادند تا پزشکی بخواند.

در سال 1552کتابی در طب نوشت و تعدادی از روش های خود را برای معالجه طاعون در آن آورد. 4 سال بعد میان شهر های مختلف فرانسه و ایتالیا رفت و آمد می کرد و کتاب هایی درباره ی جادو و ستاره شناسی به دست آورد. سپس به دانشکده ی مون پلیه بازگشت تا اینکه در سال 1529دکترایش را گرفت.

در این دوره مشهور بود که او گرایش های ویژه ای در درمان بیماری ها دارد که بر خلاف روش های رایج است،به ویژه که او خون گیری و حجامت را به عنوان درمان به کار برد.

پس از گرفتن مدرک دکترا در سال1529در شهرagenدر فرانسه ماندگار شد و با دختری ازدواج کرد و از او صاحب یک پسر و یک دختر شد.با فراگیرشدن طاعون دو فرزند و همسرش درگذشتند و او نتوانست آن ها را نجات دهد. پدر و مادر همسرش از او شکایت رسمی کردند و از او خواستند مهریه ی دخترشان را بپردازد.

مشکلات او به همین جا ختم نشد،بلکه دادگاه های تفتیش عقاید که زیر نظر کلیسای کاتولیک آن زمان بودند، از او خواستند که در شهر Toulouseدر فرانسه،به اتهام کفر، در برابر آن ها حاظر شود. زیرا در برابر یکی از کسانی که مجسمه مریم باکره را می ساخت ایستاده بود و به او گفته بود " تو فقط شیطان هایی چند درست می کنی " او از این فرمان خودداری کرد زیرا می ترسید اعدامش کنند.

پس گریخت و پنهانی به سفر پرداخت و در سال 1544 به Salonدر فرانسه رسید و آنجا با بیوه ای ثروتمند ازدواج کرد و صاحب چند فرزند شد.باقیمانده ی عمرش را در همان شهر در خانه اش به سر برد.

او اتاق فوقانی خانه اش را برای مطالعه و کار نجوم و جادوگری و سیر و سلوک انتخاب کرد.او بعدها این کتاب ها را سوزاند.برخی معتقدند که مهم ترین الهام بخش او کتابی به نام راز های مصر de Mysteries Agyotorumبوده است.او در این اتاق از سال 1547 شروع به پیشگویی کرد.

ادامه مطلب ...

یک تحلیل سیاسی

به نقل از وبلاگ علی اکبر رائفی پور



آیا المپیک لندن راه رهایی غرب از چالش های پیش رو است..

اما پس از مشورت با برخی از صاحب نظران و پس از آنکه از شکل گیری جریانی در شبکه های اجتماعی با عنوان افشاگری در باره این موضوع اطلاع و اطمینان یافتم تصمیم به انتشار تحلیل خود نمودم لذا آنچه از دریچه این مطلب به دنبال بیان آن هستم تحلیلی است سیاسی بر احتمال و امکان وقوع فتنه ای دیگر از سوی صهیونیزم جهانی:

از سال 2005 تلاش های مشکوک و در عین حال پرواضحی در رسانه های غربی و صهیونیستی با محوریت ضدیت با "محور مقاومت" شکل گرفت که راس آن و هدف غایی و نهایی آن جمهوری اسلامی بود و تمام فتنه ها به ایران ختم می شد. سران صهیونیسم جهانی همچون "موشه یعلون" رسما اعلام می کردند مراد ما از جنگ با حزب الله لبنان "33 روزه در سال 2006 " فتح اولین و مهمترین سنگر ایران است.

اما آنچه در این جستار به دنبال توضیح آن هستیم بحثی دیگر است و آن ارتباط انگلیس و علی الخصوص لندن به عنوان بهانه ای برای حمله مجدد به محور مقاومت (ایران،سوریه ،حزب الله).

اولین اخبار در این زمینه مانوری بود که در سال 2003 با همکاری اورژانس لندن و کادر متروی این شهر برای مقابله با حملات شیمیایی، میکروبی و بیولوژیک با عنوان عملیات "اوسیریس" انجام شد.

در این که اوسیریس خدای مرگ !!! مصریان و کابلیست های صهیونیست می باشد ، شکی نیست لیکن ارتباطش با متروی پایتخت یک کشور اروپایی است که ماجرا را پیچیده و در خور توجه می نماید.

براستی هدف از برگزاری چنین مانوری آن هم با چنین اسمی که هیچ ربطی نمی تواند به به یک کشور غربی داشته باشد چیست؟

در بمب گزاری های موسوم به 7/7 انگلیس ، دولت بلر بهانه ای برای ادامه حضور در عراق یافت، و در آن برهه انجام چنین مانوری در این راستا و با همان هدف تحلیل شد.

پس از سال 2006 و شکست در جنگ 33 روزه و پس از آن ، شکست از حماس در غزه و به تعویق افتادن طرح خاورمیانه بزرگ، آرام آرام پرده ها از نیات پلید صهیونیزم جهانی کنار رفت و بررسی ها نشان می داد که آنها به دنبال 11 سپتامبر دیگری برای توجیه اعمال پلیدشان هستند.

این حادثه باید چندین ویژگی داشته باشد:

1- حادثه ای بزرگ و در خور توجه باشد تا تمام توجهات جهانی را جلب خود کند. (مانند 11 سپتامبر)

2- به گونه ای باشد تا تمام مردم دنیا خود را در غم آن حادثه شریک بدانند (در ساختمان برج های تجارت جهانی از تمام دنیا حضور داشتند به استثنای یهودیان که از دو روز قبل به مرخصی رفته بودند)

3- فرد یا گروهی به عنوان متهم معرفی گردد تا بتوان با آنان برخورد کرد و از جو احساسی بدست آمده سو استفاده نمود (طالبان ، افغانستان و در مجموع مسلمانان در جریان 11 سپتامبر).

4- شکل گیری اجماع جهانی برای حل این مشکل جهانی.

فراموش نشود که جو اسلام هراسی در دهه 90 میلادی در سینمای هالیوود و به تبع آن غرب کاملا محسوس بود و پس از چند سال در حادثه 11 سپتامبر خود را نشان داد.

در اتفاق پیش رو نیز دقیقا تمام فاکتور های مذکور وجود دارد و فقط جای متغییر ها عوض شده اند.

شواهد نشان می دهند باید منتظر:

ادامه مطلب ...

مستضعف

اوایل ترم بود. صبح زود بیدار شدم که برم دانشگاه. چون عجله داشتم بجای ۵۰۰۰ تومنی یه پونصدی از کشوم برداشتمو زدم بیرون.

سوار تاکسی که شدم دیدم اووووف یکی از دخترای آس و خوشگل کلاس جلو نشسته یه کم که گذشت گفتم بزار کرایه*شو حساب کنم نمک گیر شه بلکه یه فرجی شد…
با صدایی که دو رگه شده بود پونصدی رو دادم به راننده و گفتم: “کرایه*ی خانم رو هم حساب کنید دختره برگشت عقب تا منو دید کلی سلام و احوالپرسی و تعارف که نه… اجازه بدین خودم حساب می*کنم و این حرفا منم که عمرا این موقعیتو از دست نمی*دادم و کوتاه نمی*اومدم می*گفتم به خدا اگه بزارم
تمام این مدتم دستم دراز جلوی راننده هَمَشَم می*دیدم نیشِ راننده بازه
خلاصه گذاشت حسابی گلوی خودمو پاره کنم بعدش گفت: “چطوری با این پونصدی کرایه*ی بقیه رو هم تو حساب کنی؟”
یهو انگار فلج شدم. آخه پول دیگه*ای نداشتم الکی سرمو کردم تو کیفمو وقت*کشی تابلوُ… که دیدم خانم خوشگله کرایه*ی جفتمونو حساب کرد ولی از خنده داشت می*ترکید
داشت گریه*ام می*گرفت که اس.ام.اس داد و گفت: “پیش میاد عزیزم ناراحت نباش موافقی ناهارو با هم بخوریم؟
حالا من بیچاره شارژ هم نداشتم جواب بدم!
خلاصه عین اسکلا انقد بهش زل زدم تا نگام کنه و گفتم: “باشه” این شد که ما چند ماهه باهم دوستیم ولی یه بار که گوشیشو نگاه کردم دیدم اسمِ منو “مستضعف” سیو کرده…!!!

رازگشایی از معروف ترین شعبده های " کریس آنجل "

کریس آنجل شعبده‌باز قابلی است. اصلا شکی در این نیست. همین که جایی مانند انجمن شعبده‌بازان جهانی استاد شعبده‌های روز آمریکایی را به‌عنوان مرد سالشان انتخاب کرده و اسمش  را جزو شش شعبده‌باز تاثیرگذار 25 سال گذشته‌می‌آورد یعنی اینکه مرد جوان خیلی بیشتر از باور همه کارش را بلد است و می‌داند که چطور ذهن و حواس بیننده را با خودش همراه کند.
http://jfbelisle.com/wp-content/uploads/2010/04/criss_angel.jpg

ادامه مطلب ...

1دقیقه پیش چه اتفاقی در اینترنت افتاد؟

زندگی در دنیایی بدون اینترنت برای مردم امروز غیرقابل تصور است. این اینفوگرافی به شما نشان می‌دهد که در ۶۰ ثانیه گذشته چه حجمی از اطلاعات در فضای وب ایجاد و یا استفاده شده است.

1دقیقه پیش چه اتفاقی در اینترنت افتاد؟ (عکس)  - www.taknaz.ir
 

بچه

خانومی برای درمان مشکل بچه دار نشدن خود به پزشک مراجعه کرد. پس از معاینات و آزمایش های مربوطه، پزشک نظر داد که متاسفانه مشکل از مرد میباشد و تنها راه حل ممکن، بهره برداری از خدمات «پدر جایگزین» است.

زن: منظورتان از پدر جایگزین چیست؟
پزشک: مردی که با دقت انتخاب می شود تا نقش شوهر را اجرا و به بارداری خانم کمک کند..
زن تردید نشان داد لکن شوهرش بچه می خواست و او را راضی کرد تا راه حل را بعنوان تجویز پزشک بپذیرد.
چند روز بعد جوانی را یافتند تا زمانیکه شوهر در خانه نباشد برای انجام وظیفه مراجعه کند.
روز موعود فرا رسید، از قضا همسایه طبقه بالا نیز همان روز عکاسی را برای گرفتن عکس از نوزاد خود دعوت کرده بود تا در منزل از کودکشان چند عکس بگیرد.
از بد حادثه عکاس آدرس را اشتباهی رفته و به خانه زوج جوان رسید و در زد و زن در را باز کرد........


ادامه مطلب ...

تاجر میمون

روزی روزگاری در روستایی در هند؛ مردی به روستایی‌ها اعلام کرد که برای خرید هر میمون 20 دلار به آنها پول خواهد داد. روستایی‌ها هم که دیدند اطراف‌شان پر است از میمون؛ به جنگل رفتند و شروع به گرفتن‌شان کردند و مرد هم هزاران میمون به قیمت 20 دلار از آنها خرید ولی با کم شدن تعداد میمون‌ها روستایی‌ها دست از تلاش کشیدند. به همین خاطر مرد این‌بار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها 40 دلار خواهد پرداخت. با این شرایط روستایی‌ها فعالیت خود را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی باز هم کمتر و کمتر شد تا روستایی‌ان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهای‌شان رفتند.

این بار پیشنهاد به 45 دلار رسید و...

در نتیجه تعداد میمون‌ها آن‌قدر کم شد که به سختی می‌شد میمونی برای گرفتن پیدا کرد. این‌بار نیز مرد تاجر ادعا کرد که برای خرید هر میمون60 دلار خواهد داد ولی چون برای کاری باید به شهر می‌رفت کارها را به شاگردش محول کرد تا از طرف او میمون‌ها را بخرد.

در غیاب تاجر، شاگرد به روستایی‌ها گفت: «این همه میمون در قفس را ببینید! من آنها را به 50 دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت مرد آنها را به60 دلار به او بفروشید.» روستایی‌ها که [احتمالا مثل شما] وسوسه شده بودند پول‌های‌شان را روی هم گذاشتند و تمام میمون‌ها را خریدند... البته از آن به بعد دیگر کسی مرد تاجر و شاگردش را ندید و تنها روستایی‌ها ماندند و یک دنیا میمون.
.