اگرچه
انسان هزاران سال است که به مطالعه آسمان ها و کیهان پرداخته، اما هنوز
اطلاعات بسیار اندک و ناچیزی پیرامون فضا و جهان اطراف خود دارد. همچنان که
در راستای افزایش دانش و آموخته های خود گام برمیداریم، هر روزه با مسائل
شگفت آور جدیدتری آشنا می شویم و این درحالیست که برخی از آنها بسیار
پیچیده و گیج کننده می باشند. در ادامه این مقاله به مجموعه ای از شگفت
انگیزترین، جالب ترین و عجیب ترین حقایق نجوم و دانش ستاره شناسی اشاره
خواهیم نمود.
حضور آقای حسن روحانی در برنامه گفتگوی ویژه خبری دوشنبه شب (6 خرداد) و
اظهارات وی درباره برنامه هستهای ایران، نگرانی در این باره را که آقای
روحانی نگهبان مناسبی برای حقوق ملت ایران باشد، به شدت افزایش داده است. آقای
روحانی در حالی صدا و سیما را متهم به دروغگویی و تهمتزنی و مخاطبان خود
را متهم به بیسوادی کرد که خود در جلوی دوربین صدا و سیما حداقل چند دروغ
بزرگ به مردم گفت و در مواردی هم نشان داد که بر خلاف آنچه ادعا
میکند از دانش کافی برای حتی روایت تاریخ پرونده هستهای –که خود زمانی
مسئول آن بوده- هم برخوردار نیست چه رسد به مدیریت آن.
چند سوال ساده زیر مسئله را روشن میکند:
1-
آقای روحانی همواره از عدم ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت به
عنوان یکی افتخارات دوران مدیریت خود نام میبرد اما به دو سوال پاسخ
نمیدهد:
اول- این عدم ارجاع به چه قیمتی بود و آیا این هنر است که
ما همه چیز را تعطیل کنیم تا پرونده به شورای امنیت نرود؟ و آیا اساسا وقتی
بناست چنین روشی در پیش گرفته شود، دیگر «مدیریت» معنا پیدا میکند؟ آیا
نمیتوان همه چیز را تعطیل کرد و خود را خلاص نمود؟
دوم- آقای
روحانی باید به این سوال جواب دهند که مبانی ارجاع پرونده هستهای ایران
آیا در زمانی جز دوره مدیریت ایشان بنا نهاده شد؟ اگر آقای روحانی در
توافقنامههای تهران، بروکسل و پاریس تعهد نمیدادند که تعلیق یک اقدام
اساسی برای اعتمادسازی است، آیا غرب دیگر میتوانست موقعی که ایران تصمیم
گرفت غنیسازی را آغاز کند، ایران را به عدم پایبندی به تعهداتش متهم کرده
و پرونده را به شورای امنیت بفرستد؟ این تعهدات را چه کسی برای ایران
ایجاد کرده بود؟
2- سوال دیگر این است که آقای روحانی همواره
گفتهاند –و در برنامه انتخاباتی خود هم تاکید کردند- که برنامه هستهای
ایران در دوره ایشان تکمیل شده است. سوال اصلی در این باره این است که آیا
آقای روحانی کاری جز این کرده است که دربرنامه هستهای ایران –مثلا در
نطنز- در حد آزمایشگاهی یک آزامایش انجام داده و بعد برنامه را تعلیق کرده
است؟ در واقع در دوره آقای روحانی به تدریج برنامه ایران تعطیل شد، نه
اینکه توسعه پیدا کند و غربیها هم در پیشنهاد اوت 2005 صراحتا گفتند که
هدف آنها از تضمینهای عینی که ایران باید واگذار کند تعطیلی همیشگی
غنیسازی در ایران است.
3- آقای روحانی ادعا میکند که شورای حکام
در نوامبر 2004 صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را پذیرفته است. سوال
این است که اگر واقعا چنین است، چرا پرونده ایران پس از آن به شورای امنیت
ارجاع شد؟ آیا غربیها با یک حمله ساده و قطعنامه نوامبر ایشان را فریب
نداده و تعلیق برنامه غنیسازی را از ایشان نگرفته بودند؟
4- آقای
روحانی ادعا کرده است که در دوره ایشان با رؤسا صحبت میشد و در دوران جدید
با مدیران کل صحبت شده است. آیا آقای روحانی نمیداند که نمایندگان 1+5 در
مذاکرات با ایران معاونان وزرای خارجه و مسولان پرونده ایران در
وزاتخانههای متبوع خود هستند نه مدیران کل؟ ضمن اینکه ایران در مکانیسم
1+5 آمریکا را هم وارد کرده در حالی که در دوره آقای روحانی مذاکرات صرفا
با وزرای خارجه اروپایی انجام میشد و آمریکا به راحتی تصمیمهای آنها را
وتو میکرد. هدف آقای روحانی از این دروغپردازیها چیست؟
5- آقای
روحانی در اظهارات خود گفته است که وزرای خارجه اروپایی به او قول داده
بودند در صورت ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت اقدام آمریکا را وتو
کنند، اما چرا روحانی این موضوع را به مردم نگفت که در همان مذاکرات او به
غربیها قول داده بود که برنامه غنیسازی ایران را تعطیل نگهدارد و در واقع
در ازای این موضوع اروپاییها پذیرفتند از ارجاع پرونده ایران به شورای
امنیت خودداری کنند؟
ادامه مطلب ...
جلیلی ضد تبلیغ است، کم حرف است، اگر کلمه های «تهدید»، «فرصت» و «سازوکار» را ازش بگیری، نمی تواند جمله اش را تمام کند. کم ارتباط است و سرد، حتی وقتی می خندد هم یخ می کنی. کلاً جلیلی ضد رسانه است. آنها که میخواهند تبیلغش کنند، سردرد میگیرند. احتمالا هیچکس نمی تواند یک جمله ی هیجان انگیز از او بشنود یا اورا وادار کند رفتاری نمایشی انجام دهد.
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
این هشت کاندیدا به ترتیب حروف الفبا(مدیونی اگه فک کنی بخاطر چیز دیگه ای بوده ها فقط به ترتیب حروف الفباست) عبارتند از: سعید جلیلی، غلامعلی حدادعادل، محسن رضایی، حسن روحانی، محمدرضا عارف، سیدمحمد غرضی، محمدباقر قالیباف و علیاکبر ولایتی.
برای آشنایی بیشتر مخاطبان با سوابق تحصیلی و کاری این نامزدها، ایسنا بیوگرافی کوتاهی از آنها منتشر کرده که بدین شرح است:
سعید جلیلی | متولد 1344 منطقه معروف به طلاب مشهد مقدس است؛ وی تحصیلات خود را تا مقطع دکتری علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق (ع) تهران به پایان رسانده و به زبانهای عربی و انگلیسی تسلط دارد. وی در دوران دفاع مقدس در جبهه حضور یافت و سال 65 در عملیات کربلای 5 به درجه جانبازی نایل آمد. وی در سال 68 به وزارت امور خارجه رفت و در سال 80 به دفتر مقام معظم رهبری رفت و در سمت مدیریت بررسیهای جاری دفتر رهبر انقلاب به ادامه خدمت پرداخت.وی پس از انتخابات سوم تیر 84 به عنوان گزینه مطرح و موردنظر محمود احمدینژاد رئیس دولت نهم برای تصدی وزارت امور خارجه مطرح شد اما بر اساس مصلحت، اداره معاونت اروپا و آمریکای این وزارتخانه را بر عهده گرفت.وی در حال حاضر دبیری شورایعالی امنیت ملی و مسئولیت پیگیری موضوع هستهای کشورمان را بر عهده دارد. |
غلامعلی حدادعادل | متولد اردیبهشت ماه سال 1324 در تهران است. او در سال 1358 معاونت وزارت ارشاد را بر عهده داشت و طی سال های 1361 تا 1372 نیز معاون وزیر آموزش و پرورش بود. همچنین از سال 1374 تا کنون (به استثنای فاصله 83 تا 87) ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی را بر عهده داشته است. به مدت 13 سال نمایندگی مردم تهران در مجالس ششم، هفتم، هشتم و نهم را بر عهده داشت و در فاصله سال های 1387 تا 1383 رئیس قوه مقننه بود. او از سال 1387 تا کنون نیز به عنوان مشاور عالی مقام معظم رهبری منصوب شده است. |
محسن رضایی | در شهریور 1333 متولد شد. او در رابطه با این فعالیت های سیاسی به مدت 5 ماه توسط ساواک اهواز بازداشت شد. او در آستانه پیروزی انقلاب و ورود امام خمینی (ره) در جمعیت منصورون وظیفۀ حفاظت از جان حضرت امام (ره) را برعهده گرفت. او در خرداد 1358 به عضویت شورای فرماندهی سپاه درآمد. در شهریور 1360 از سوی حضرت امام خمینی(ره) به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد رضایی در شهریور 1376 به عنوان «دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام» منصوب شد و مطالعات اولیه برای تنظیم سند چشم انداز 20 سالۀ ایران را آغاز نمود. |
حسن روحانی | متولد 21 آبان 1327 در شهر سرخه است. وی نماینده مجلس خبرگان رهبری از سال 1378 و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال 1370است. از سال 1368 به عضویت در شورای عالی امنیت ملی در آمد و از سال 1371 نیز ریاست مرکز تحقیات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را عهده دار شد. وی نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در دوره چهارم و پنجم و دبیر شورای عالی امنیت ملی از سال 1368 تا 1384 بوده است. او در این سمت، رئیس تیم هستهای ایران بود که انتقاد نسبت به تعلیق غنی سازی در دوره وی از جمله حاشیه های پرونده او بوده است . |
محمدرضا عارف | در سال 1330 در یزد به دنیا آمد. او در سال 1355 با اخذ مدرک کارشناسی ارشد و در سال 1359 با اخذ مدرک دکترای برق مخابرات هردو از دانشگاه استنفورد به ایران بازگشت.او در ابتدای انقلاب در دستگاه های دولتی همچون شرکت مخابرات و وزارت فرهنگ و آموزش عالی فعالیت کرد و در سالهای 73 تا 76 در سمت ریاست دانشگاه تهران حضور داشت. پس از آن نیز در کابینهی دولت اصلاحات در سالهای 76 تا 79 بهعنوان وزیر پست و تلگراف و تلفن مشغول به خدمت شد و در سالهای 79 تا 80 به عنوان معاون رییس جمهور و رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور به فعالیت خود ادامه داد. وی در سال های 1380 تا 1384 بهعنوان معاون اول رییس جمهور برگزیده شد. او عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. |
سیدمحمد غرضی | در سال 1320، در اصفهان، متولد شد و فوق لیسانس در رشته الکترونیک دارد. وی وزیر نفت در دولت میرحسین موسوی و وزیر پست و تلگراف و تلفن، در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی بود. |
محمدباقر قالیباف | در شهریورماه سال ١٣٤٠ در شهر طرقبه متولد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ١٣٥٧ و آغاز جنگ تحمیلی، قالیباف نوجوان در سال ٥٨ و در سن ١٨ سالگی وارد جبهه شد و در سال ١٣٦١به عنوان فرمانده تیپ امام رضا(ع) و یک سال بعد در جایگاه فرمانده لشکر ٥ نصر خراسان انتخاب شد.وی پس از جنگ فرماندهی لشکر ٢٥ کربلا را عهده دار بود. او همچنین در سال ١٣٧٣مسئولیت قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) را پذیرفت. در سال ١٣٧٦ به دستور مقام معظم رهبری عهده دار فرماندهی نیروی هوایی سپاه شد. او در همین زمان با گذراندن دوره های فشرده خلبانی در ایران و فرانسه مجوز پرواز با ایرباس را بدست آورد. در سال 1379 مجدداً با حکم حضرت آیت الله خامنه ای، فرماندهی نیروی انتظامی ایران را عهده دار شد. در سال ١٣٨٤ با رای شورای اسلامی شهر تهران به عنوان شهردار پایتخت انتخاب شد و تا کنون به مدت هشت سال در این سمت حضور دارد. |
علیاکبر ولایتی | در 4 تیر ماه 1324، در رستم آباد، یکی از روستاهای شمیران به دنیا آمد. او پزشک اطفال و فوق تخصص بیماری های عفونی خود را در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا گذراند. مطب شخصی وی در شهرک غرب تهران واقع است و مدیریت بیمارستان مسیح دانشوری را نیز بر عهده دارد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی معاون وزارت بهداری بود، در دوره اول مجلس به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد و سپس به مدت شانزده سال، در دوره های ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی، به عنوان وزیر خارجه مشغول همکاری بود. پس از سال 1376 به عنوان مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل منصوب شد و تا کنون در این سمت مشغول فعالیت است. |
منبع : ایسنا