چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز
چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز

هارپ چیست؟

هارپ (HAARP) یک پروژه تحقیقاتی است که در ظاهر برای بررسی و تحقیق درباره لایه ی آیونوسفیر (Ionosphere)  و  مطالعات معادن زیر زمینی (با استفاده از امواج رادیویی ELF/ULF/VLF) تاسیس شده است. ولی در واقع "پروژه ای با تکنولوژی جنگ ستارگارن"  به منظور  کامل کردن یک سلاح جدید پایه گذاری گردیده است.

 
 
به صدای هارپ گوش دهید 

( توضیح آنکه: جنگ هایی که از  امواج "رادیویی"، "لیزر" و "نیروی مغناتیس" برای صدمه به نیروی مقابل استفاده کند به جنگ ستارگان معروف است و این اسم را از فیلم  Star War گرفته اند)

 

هارپ چیست؟

آیونوسفیر چیست و کجاست؟

لایه ی آیونوسفیر در بالاترین لایه ی اتموسفیر (Atmosphere) قرار دارد.

 

 

این لایه تشعشات خطرناک "ماورای بنفش" و "اکس ری" خورشید را  جذب کرده  و مانند سقفی از ورود آنها به زمین جلوگیری می نماید تا زندگی بر روی کره زمین امکان پذیر گردد. همچنین به دلیل محیط الکتریکی موجود در آیونوسفیر  از این لایه برای انعکاس امواج رادیوئی به اطراف زمین استفاده می شود. اگر این لایه به هر دلیلی دچار اختلال شود تاثیرا ت بسیار زیادی بر روی زمین گذاشته و زیستن را مختل می کند.

لایه آیونوسفیر چه ارتباطی به هارپ (HAARP) دارد؟

سیستم هارپ (HAARP) طوری طراحی شده است که بر روی آیونوسفیر تاثیر مستقیم داشته باشد. از نمونه های این تاثیرات قرمز و گداخته شدن و یا ذره بینی نمودن لایه را میتوان نام برد.

این سیستم در حال حاظر از یک مجموعه آنتن های مخصوص (١٨٠ برج آنتن آلومنیومی به ارتفاع ٥٠/٢٣متر) تشکیل و برروی زمینی وسیعی به مساحت ٢٣٠٠٠ متر مربع در آلاسکا (Alaska) نصب گردیده است.

این آنتن ها امواج مافوق کوتاه  ELF/ULF/VLF  را تولید و به آیونوسفیر پرتاب می کنند.

 

آنتن های هارپ (HAARP) در آلاسکا

 

اصولا امواج آنتن ها پس از اصابت به آیونوسفیر و بازگشت به زمین قادر اند نه تنها به عمق دریا بروند بلکه فرا تر رفته و به اعماق زمین نیز وارد میشوند و عملکرد آن بمانند "رادیو ترموگرافی" (Radio Thermography) است که امروزه ژئولژیست ها برای  اکتشافات مخازن مختلف شامل گاز و نفت استفاده می کنند.  وقتی یک موج کوتاه "رادیو ترموگرافی" به داخل زمین فرستاده میشود به لایه های مختلف برخورد کرده و آن لایه ها را به لرزه می آورده و از لرزش صدایی با فرکانسی مخصوص تولید و به سطح زمین باز میگرداند و ژئولژیست ها از صدای بازگشتی قادرند مخازن زیرزمین را شناسایی کنند.

با این تفاوت که رادیو ترموگرافی سیستمی است که با قدرتی به کوچکی ٣٠ وات لایه های زیر زمینی را به لرزه درمی آورد و حال آنکه هارپ سیستم فوق الاده پیشرفته تری است که همان لایه های زمین را می تواند با استفاده از قدرتی برابر با ١,٠٠٠,٠٠٠,٠٠٠ (یک میلیارد)  تا ,١٠,٠٠٠,٠٠٠,٠٠٠ (ده میلیارد) وات بلرزاند! بدیهی است که هر چقدر قدرت امواج بیشتر می شود, تاثیراتش بر روی آیونوسفیر و اثرات ذره بینی آن بالاتر می رود. هدف از استفاده از این قدرت چیست؟

 

 

 

از نمودار فوق متوجه می شوید که آیونوسفیر گداخته شده (به رنگ قرمز دیده می شود) و سپس مثل یک قلب شروع به تپش میکند و از این تپش ها، فرکانس های فوق کوتاه تولید شده که پس از اصابت به زمین به  داخل آن نفوذ مینماید و در توضیحات زیر مشاهده خواهید کرد که چگونه از این فرکانس فوق کوتاه و نیرومند، زمین زلزله و خرابی تولید میگردد.

برای درک چگونگی ایجاد زمین لرزه یک مثال بزنم: وقتی شخصی صحبت میکند، اول تارهای صوتی او میلرزند (مثل لرزش های ایجاد شده در آیونوسفیر). از این لرزش فرکانس صوتی تولید شده و پس از اصابت به پرده گوش شنونده، پرده گوش او را میلرزاند (مثل به لرزه در آوردن لایه های زیر زمین به سبب اصابت فرکانس های تولید شده از آیونسفیر) و سپس در گوش صدا تولید شده و شنونده آنرا به شنود.

با کمی فکر کردن می توان متوجه این شد که تکنولوژی هارپ "با ویژگی معادن یابی" برای پیدا کردن مخزن های گازی و نفتی ساخته نشده است! زیرا برای پیدا کردن مخازن نیاز به یک میلیارد وات نیست و یک ترموگراف برای این کار کافیست. با توجه به تاثیرات هارپ بر روی آیونوسفیر و نهایتا تاثیرات آن بر روی زمین و وضعیت آب و هوا، می باید در مورد این تکنولوژی کمی جدی تر فکر کنیم. این تغییرات شامل خشکسالی در مناطقی که تا به حال بی سابقه بوده است، بارندگی های سیل آسا در جاهایی که به خشک بودن معروف هستند، طوفان ها و سونامی ها و ساده تر از همه ایجاد زلزله را میتوان برای هارپ به شمار آورد.

 ناگفته نماند که امواج بازگشتی از آیونوسفیر، پس از ورود به عمق دریا میتوانند صدمات جانی برای موجودات دریایی، به خصوص نهنگ ها و دلفین ها را در بر داشته باشند.

توضیحات کوتاهی در مورد برخی از کاربرد های هارپ به شرح زیراند:

ادامه مطلب ...

ذره خدا

 

آنطور که پیدا است، این دوره قرار است تبدیل به یکی از نقاط عطف تاریخ فیزیک شود. زیرا دو مرکز مهم فیزیک ذرات دنیا، سرن و تواترون تقریبا همزمان به یک نقطه تاریخی رسیده اند: اثبات وجود ذره بوزون هیگز یا همان ذره خدا.

پس از سال ها جستجو و هزینه های چند ده میلیاری برای یافتن یکی از ذرات بنیادی فیزیک، دانشمندان ایلینویزی روز دوشنبه اعلام کردند که آنها به اثبات انکه "ذره خدا - God's Particle" وجود دارد، بسیار نزدیک شده اند، اما هنوز قادر به نتیجه گیری نهایی نیستند. این محققان آخرین تجزیه و تحلیل های شان را بر اساس بیش از ۱۰ سال تحقیق و ایجاد برخورد میان ۵۰۰ تریلیون ذره در ذره کوب Tevatron منتشر کرده اند. این ذره کوب متعلق به آزمایشگاه Fermilab سازمان انرژی آمریکا است.

حال، دو روز بعد از اعلام نظر این دانشمندان، فیزیک دان هایی که در ذره کوب بزرگ پروتونی زیر کوه های آلپ مشغول فعالیت هستند، قصد دارند روز چهارشنبه آخرین نتایج تحقیقات شان را در سمینار آزمایشگاه فیزیک ذرات سرن در ژنو اعلام کنند.

به گزارش تکناز سخنگوی یکی از دو آزمایش مستقل تجربی که در Tevatron انجام شده، می گوید: "داده های ما به طور قطع یک نقطه نظر قدرتمند درباره اثبات وجود بوزون هیگز هستند. اما هنوز برای تایید و تصدیق این کشف، نیازمند انتشار نتایج آزمایشات LHC (ذره کوب بزرگ) در اروپا هستیم."

اهمیت ذره خدا به این دلیل است که با یافتن آن، می توان منشاء جرم را توضیح داد، که یکی از مهمترین سوالات فیزیکدان ها برای درک و فهم شیوه کار جهان فعلی است. این ذره در واقع پاسخی به بسیاری از سوالات بنیادی درباره جهان هستی است. محققان سرن می گویند که اکنون داده های کاملا کافی برای نشان دادن جای پای ذرات بوزون هیگز را در اختیار دارند.

البته کشف ذرات بوزون هینگز قرار نیست که زندگی روزمره مردم را تحت تاثیر قرار دهد، بلکه کمک خواهد کرد تا زیربنای جهان هستی را به درستی توضیح دهیم. این کشف می تواند مدل های استاندارد فیزیکی را که برای توضیح دلیل جرم داشتن ذرات بنیادی استفاده می شوند، تایید کند.

نتایج به دست آمده از Tevatron حاصل دو آزمایش متفاوت است که پیشنهاد می کنند اگر ذره بوزون هینگز وجود داشته باشد، می تواند جرمی حدود ۱۱۵ تا ۱۳۵ گیگا الکترون ولت داشته باشد. یعنی چیزی بیش از ۱۳۰ برابر جرم پروتون! Luciano Ristori از فیزیک دانان آمریکایی می گوید: "پیدا کردن چهره دوست تان در یک استادیوم ورزشی از میان ۱۰۰هزار تماشاچی، ساده تر از جستجو به دنبال ذرات هیگز-مانند در میان ترلیون ها برخورد میان اتمی است.

حال نگاه ها به دستگاه ۱۰ میلیارد دلاری اروپایی است که میان مرز فرانسه و سوئیس با در اختیار داشتن بزرگترین و قدرتمندترین ذره شکن دنیا، بتواند God‪'‬s Particle را بالاخره پیدا کند. Sergio Bertolucci مدیر تحقیقات و محاسبات سرن ماه گذشته گفته بود: "اطلاعاتی که ما اکنون در دست داریم، دو برابر بیشتر از سال گذشته است. این داده ها کافی به نظر می رسند تا بدانیم آنچه در سال ۲۰۱۱ اثراتش را مشاهده کردیم، هنوز درست و به جاست یا از بین رفته است. اکنون زمان بسیار حساس و سرنوشت سازی است."



 لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکسها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture و یا Reload Image را انتخاب کنید

گام بسیار مهم بشر در کشف ذرات بنیادی هستی !+ تصاویر www.taknaz.ir

ادامه مطلب ...

ذره نفرین شده

 ذره نفرین شده1

 پی بردن به این که آیا فیزیکدانان حقیقتاً بوزون هیگز را کشف کرده اند یا نه به اندازه یافتن ذرات ریز اتمی دشوار است. زمانی «لئون لدرمن» که از پژوهشگران پیشرو در این زمینه به شمار می رود، این ذره را «ذره نفرین شده» (1) نامید، زیرا ثابت شده بود که دستیابی به آن امر دشواری است. این نام را ویراستاری که به ذائقه اش خوش نیامده بود به ذره خدا (2) تغییر داد و به این ترتیب اسطوره ای متولد شد. تیتر نویس ها از نام جدید خوششان آمد. فیزیکدانان رواج آن را پسندیدند و «سرن» که بزرگ ترین آزمایشگاه فیزیک ذرات جهان و در عین حال مرکز شکار ذره هیگز به شمار می رود، از این عامه پسند بودن استفاده کرد تا ورود پول و سرمایه به سرن را تداوم بخشد


ادامه مطلب ...

نیبیرو برای زمین چه نقشه ای دارند ؟

نیبیرو و آنوناکی دو نام به هم چسبیده هستند که یکی بدون دیگری معنا ندارد. حضور آنوناکی( الوهیم) بر زمین و آثار و دخالتهای آنها در این سیاره غیر قابل چشم پوشی است. پس ستاره ای که خاستگاه این موجودات یا خدایان است نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. مشکل اینجاست که اگر باور کنیم نیبیرو در منظومه ما وجود دارد، لزوما باید قبول کنیم که زمین در سال 2012 یا کاملا نابود می شود و یا اکثریت جمعیت آن کشته خواهند شد. از آنجا که من از مخالفان نظریه پایان دنیا و ظهور کشتی های نجات هستم تصمیم دارم روی صحت یا عدم صحت نیبیرو و تاثیرات آن روی زمین تحقیقات بیشتر و بیشتری انجام دهم. اگرچه تا رسیدن به پاسخ نهایی زمان چندانی نمانده و دیر یا زود مشخص خواهد شد آیا ما در میان قربانیان هستیم یا نجات یافتگان!

نیبیرو Nibiru طبق داده های کلی ستاره ای تاریک است معروف به دوقلوی خورشید در منظومه شمسی. این ستاره مانند زمین به دور خورشید می چرخد اما در عین حال سیارات و ماههایی دارد که به دور آن گردش می کنند. مدار نیبیرو بسیار دورتر از مدار پلوتو است و در حال چرخش تا 50 میلیارد مایل از خورشید فاصله می گیرد.

هر 3600 سال زمینی یکبار نیبیرو به خورشید بسیار نزدیک می شود و در این حالت مدار چرخش آن از نزدیکی زمین می گذرد. در اثر این نزدیکی اکوسیستم زمین بر هم میریزد. سونامی – طوفانها و گردبادهای غول آسا شکل می گیرند. آتشفشانها فوران می کنند و جای قطبهای مغناطیسی شمال و جنوب عوض می شوند. در نتیجه این تغییرات زلزله ها ی بزرگ رخ می دهند و آب دریاها و اقیانوسها بالا می آیند.

کسانیکه مدافع ظهور نیبیرو هستند همچنین معتقد به جعلی بودن گرم شدن زمین و اثر گاز دی اکسید کربن بر آب و هوا هستند.

بر طبق نظریه ی علمی به نام ” گرم شدن جهان” بر اثر اجتماع گازهای گلخانه ای زیست زمین در حال تغییرات عمده است. در حالیکه برخی عقیده دارند اکوسیستم و طبیعت قادر است تا هر مقدار آلودگی و زباله را دفع و تحمل کند. گازهای گلخانه ای سبب گرم شدن زمین نمی شوند. آب شدن یخهای قطب به دلیل بالا رفتن دمای زمین نیست. سالها پیش گروهی از دانشمندان هواشناسی و زمین شناسی برخلاف توقع دولت آمریکا دست به آزمایشات و تحقیقاتی زدند و پرده از یک دروغ جهانی برداشتند. پدیده ای به نام گرم شدن زمین بر اثر گازهای گلخانه ای یک داستان تخیلی بیشتر نیست. نتایج این تحقیقات به همراه مدارک علمی توسط این افراد در این وب سایت قابل دسترسی است.

www.middlebury.net/op-ed/global-warming-01.html

ادامه مطلب ...

پودر سفید طلا

چندی پیش در منطقه فینیکس واقع در آریزونا در کشور آمریکا، کشاورزی بنام دیوید هادسون به ماده ی سفید رنگی که در سرتاسر زمینهای زراعی اش گسترده بود مشکوک شد و مقداری از آنرا به آزمایشگاههای معتبر سپرد تا به او بگویند که این ماده سفید رنگ متشکل از چه مواد اولیه ای است. اما در عین ناباوری، پاسخ آزمایشگاه این بود:You Have Pure Nothing یعنی شما یک ماده ای دردست دارید که خالصاً هیچ چیز مشخصی که در جدول عناصر تعریف شده باشد در آن به چشم نمی خورد!
اما پس از چندی یک آزمایشگاه روسی به روش آزمایش آمریکاییها شک کرد و روش جدیدی را برای آنالیز این ماده ی عجیب پیش رو گذاشت که صحیح تر بود و بلاخره پرده ی جادویی کنار رفت و عنصر تشکیل دهنده رخ نمود.
این ماده شکل دیگری از اتم های طلا بود که بصورت یک نانو رشته (رشته ای از الکترونها که از پی هم قرار می گیرند و شکل یک تسبیح نخ شده را دارد) در آمده بود. نام علمی آن ORME یا ORMUS مخفف Orbitally Rearranged Monotomic Element می باشد.
آزمایشات بعدی، اما، حیرت آورتر بودند. برای وزن کردن آن، یک پیمانه ی خالی را ابتدا وزن کردند و سپس مقدار مشخصی از این گرد سفید رنگ را درون پیمانه ریخته مجدداً وزن کردند و در عین ناباوری در تمام این توزینها، همواره وزن پیمانه+وزن گرد سفید رنگ از وزن پیمانه ی خالی “کمتر” بود! آزمایشی که چندین بار تکرار شد و همواره یک پاسخ را ارائه می داد. گویی که 40 درصد از جرم این ماده در جهان ما و 60 درصد دیگر آن در جهانی موازی با جهان ما سیر می کند.
نکته ی مهم زمانی به چشم آمد که محققان، پیمانه ی لبریز از ماده سفید رنگ را حرارت دادند و مشاهده کردند کهدر حرارت بسیار بالا وزن پیمانه به سمت صفر گرم سوق پیدا کرد. یعنی “با حرارت دادن به این ماده، می توان جاذبه را دفع نمود”.
ناسا با بهره گیری از این ترکیب جدید طلای بسیار ناب (The Pure Gold) توانست ماده ی جدیدی اختراع کند با نام آیروژل (AeroGel) که به خودی خود از هوا سبک تر است و فرم خالص آن می تواند در هوا شناور باشد و همچنین با حرارت دادن به آیروژل، این ماده می تواند وزنهایی بیش از وزن خود را نیز در هوا معلق نگاه دارد. ناسا از این ژل در تحقیقات گسترده ای بهره می برد. (در ویکیپدیا جستجو کنیدAeroGel )

ادامه مطلب ...

اتش درون

‏Photo: آتش درون:

پیرمردی که در خانه سالمندان، واقع در شهرک کوچکی اطراف شهر لندن، در انگلستان ساکن بود در یک بعد از ظهر بارانی هنگام استراحت روی مبل، مقابل چشمان حیرت زده پرستاران آن مرکز و همچنین، تنی چند از دیگر ساکنین آن خانه، به ناگاه از درون آتش میگیرد، و شدت حرارت آتش در حدی بود که تلاش اطرافیان برای نجات وی را کاملاً بی اثر می گذارد و از جسم پیرمرد، بجز ساقهای پا ، سر و دو دست، چیزی بجا نمی ماند. مطلب بالا گزارش «لری آرنولد»، محقق و پژوهشگر در زمینه ماورالطبیعه است که در رابطه با (سوختن ناگهانی انسان یا آتش درون) تهیه گردیده است که امیدوارم مورد توجه شما قرار گیرد.
لری آرنولد، می گوید؛ براستی پدیده آتش درون، موضوع اسرار آمیز و جالب توجهی است که متاسفانه در این حیطه، تحقیقات کامل و جامعی تا به امروز انجام نشده است و بدلیل عجیب بودن آن، محققان و دانمشندان نتوانسته اند به این پدیده اسرار آمیز نزدیک شوند و البته شاید دلیل قانع کننده در این باشد که تا بحال پدیده آتش درون در مقابل چشم محققی اتفاق نیافتاده است.

لری می گوید؛ حداقل حدود 500 مورد آتش درون، فقط در آمریکا، آنهم از قرن 18 تا 21 اتفاق افتاده است و قابل تذکر است که این پدیده فقط در آمریکا اتفاق نیافتاده است، بلکه در اقصی نقاط جهان رخ داده است. جالب است که بدانیم بر اساس مدارک تاریخی که در دست داریم این حادثه در گذشته های دور نیز در سراسر جهان اتفاق افتاده است و مدلل ترین آن، در نوشته های هایروگلیف مصری موجود می باشد.

وی اضافه کرده و می گوید؛ اکثر پرونده های موجود که توسط پلیس و گروه آتش نشانان تهیه شده است خاطر نشان شده که هیچگونه مواد محترقه و قابل اشتعال, در اطراف جسدهای سوخته پیدا نشده است و نکته بسیار با اهمیت این است، افرادی که توسط آتش درون سوخته اند، اجسامی که در اطراف آنان بوده است، مانند تخت خواب، صندلی و یا هر جسم دیگری که آنان، در لحظه سوختن قرار داشتند، بدون هیچگونه آسیبی سالم مانده است و فقط شخص مورد نظر در آتش درون سوخته است.

در پرونده ای که ظاهراً به پیرزنی 90 ساله تعلق دارد، آمده است که وی در خانه چوبی بسیار قدیمی در حوالی شهر آتلانتا در ایالت جورجیا، در آمریکا زندگی می کرده است، خدمتکاری هر چند روز برای برطرف کردن احتیاجات ضروری وی به خانه او می آمده و ساعاتی بعد خانه را ترک می کرده است. خدمتکار، راجع به آن پیرزن گفته بود که وی بسیار افسرده بود و از تنهایی زیاد، رنج می برد. پیرزن بسیار مهربان و اندیشمند بود و خدمتکار, آخرین باری که به خانه او سر می زند، وحشتزده و فریاد کنان از خانه خارج می گردد و پلیس را در جریان می گذارد، هنگامی که پلیس به خانه می رسد و وارد اطاق محل واقعه می گردد، در نهایت شگفتی مشاهده می کند که از پیرزن، فقط یک جفت کفش مانده که در یکی از آنها باقیمانده پای چپ او بجای مانده و فقط آثار سوختگی اندکی نیز در صندلی مانده و بس. اغلب پرونده های دیگر فقط در روزنامه های محلی در آمریکا بچاپ می رسد و توجه چندانی نیز در میان پژوهشگران بر نمی انگیزاند. نکته جالب توجه در پرونده پیرزن آتلانتایی مانند دیگر پرونده ها در این است که، هنگامی که «آتش درون» حادث می گردد، اطراف محل حادثه آتش نمی گیرد و در تمامی پرونده ها این حادثه تولید آتش سوزی نکرده است و آتش، فقط در همان نقطه آغاز گشته و به پایان رسیده است.

آقای آرنولد می گوید؛ در پرونده ای که در ابتدای گزارش بدان اشاره کردم یعنی پرونده خانه سالمندان در انگلستان، تقریباً تنها پرونده ای است که شاهدانی داشته است و این موضوع بسیار حائز اهمیت می باشد. با وجودی که شاهدان، افراد متخصص در این امر نبوده اند اما حداقل شاهد ماجرا بوده اند. در آن حادثه کارکنان خانه سالمندان در گزارشی که توسط پلیس تهیه شده بود گفته اند که با فریاد زنی که دوست او بود نظر ما بطرف پیرمرد جلب شد، نور آبی رنگ بسیار شفافی در اطراف ناف پیرمرد ظاهر گردید و هر لحظه بیشتر و بیشتر می شد، سپس شکم پیرمرد بطوری دچار حریق گشت که انگار بجای امعاء و عشاء ,باروت کار گذاشته بودند، کارکنان خانه بلافاصله توسط دستگاه اطفاء حریق بطرف پیرمرد می شتابند، به امید آنکه وی را بتوانند از سوختن نجات دهند اما حادثه چنان سریع اتفاق می افتد که در لحظات اول، تمام درون شکم وی تبدیل به پودر می گردد و ظاهراً پیرمرد در لحظه ای کوتاه از دنیا می رود. کارکنان توسط آب و دستگاه اطفاء حریق از سوختن سر و دست و پای وی جلوگیری می کنند و آنان در نهایت حیرت و تعجب متوجه می گردند که صندلی که پیرمرد بر آن نشسته بود کوچکترین آسیبی از جهت سوختگی ندیده است.

وی راجع به پرونده دیگری که در سال 1974 برای مرد 48 ساله ای در امریکا اتفاق افتاده است می گوید؛ مردی که همراه همسر خود در خانه ای ویلایی زندگی می کرد و از نظر روحی و روانی نیز در شرایط معمولی بسر می برد، هنگامیکه در زیر زمین خانه خوابیده بود به ناگاه متوجه گرم شدن دست راست خود می گردد و متعاقب آن بخار و دودی از دست او بر می خیزد، او بشدت وحشت زده شده و بطرف بیرون خانه می دود و در آن حال دست او دچار حریق می گردد، او که از این حادثه جان سالم بدر برده است می گوید؛ انوار الکتریکی شدیدی که مبدا آن را در آن حال نتوانستم تشخیص دهم بر دستم می بارید و تقریبا تا کتف مرا می سوزانید، وی که در زمان حادثه پیراهن آستین کوتاهی در بدن داشت، بعد از وقوع حادثه آثار چندانی بر پیراهن وی بجا نمانده بود.

لری، می گوید؛ قابل توجه است که این حادثه برای حیوانات نیز اتفاق افتاده است. پرونده هایی در دست داریم که بعنوان مثال برای چند گربه و سگ خانگی این حادثه رخ داده و حتی برای تعدادی گاو و گوسفند نیز اتفاق افتاده است.

او راجع به درصد چنین اتفاقی که ممکن است برای انسان روی دهد می گوید؛ شانس سوختن بطریق آتش درون، برای انسان مانند این است که فرد مورد نظر3 بار توسط رعد و برق مورد اصابت قرار گیرد. این بدین معنی است که چنین حادثه ای بندرت اتفاق می افتد. اغلب اشخاصی که دچار آتش درون گردیده اند شدیداً از افسردگی رنج می بردند. او راجع به پرونده بسیار عجیبی که در انگلیس اتفاق افتاده بود می گوید؛ حدود پنجاه سال پیش در یکی از دهکده های جنوب انگلیس، دو کودک دو قلو که 3 ساله بودند در آتش درون سوختند و جان سپردند، این پرونده نشان داد که این حادثه صرفاً برای افراد مسن اتفاق نمی افتد بلکه شامل کودکان نیز می گردد.

در آخرین پژوهشی که انجام داده ام به این نتیجه رسیده ام که گلوله های پلاسما، که از اتمسفر کره زمین تولید می گردند، گاه و بی گاه بطرف زمین نشانه می روند و شاید همین گلوله ها بوجود آورنده آتش درون، باشند البته در صورت تصادم با انسانها. این فرضیه ای بیش نیست.

مصریان باستان براین اعتقاد بودند که هنگامی که انسان به مدارج بالای عرفانی و روحانی دست می یازد دچار آتش درون می گردد و به دیگر سو می شتابد.‏

پیرمردی که در خانه سالمندان، واقع در شهرک کوچکی اطراف شهر لندن، در انگلستان ساکن بود در یک بعد از ظهر بارانی هنگام استراحت روی مبل، مقابل چشمان حیرت زده پرستاران آن مرکز و همچنین، تنی چند از دیگر ساکنین آن خانه، به ناگاه از درون آتش میگیرد، و شدت حرارت آتش در حدی بود که تلاش اطرافیان برای نجات وی را کاملاً بی اثر می گذارد و از جسم پیرمرد، بجز ساقهای پا ، سر و دو دست، چیزی بجا نمی ماند. مطلب بالا گزارش «لری آرنولد»، محقق و پژوهشگر در زمینه ماورالطبیعه است که در رابطه با (سوختن ناگهانی انسان یا آتش درون) تهیه گردیده است که امیدوارم مورد توجه شما قرار گیرد.
لری آرنولد، می گوید؛ براستی پدیده آتش درون، موضوع اسرار آمیز و جالب توجهی است که متاسفانه در این حیطه، تحقیقات کامل و جامعی تا به امروز انجام نشده است و بدلیل عجیب بودن آن، محققان و دانمشندان نتوانسته اند به این پدیده اسرار آمیز نزدیک شوند و البته شاید دلیل قانع کننده در این باشد که تا بحال پدیده آتش درون در مقابل چشم محققی اتفاق نیافتاده است.

لری می گوید؛ حداقل حدود 500 مورد آتش درون، فقط در آمریکا، آنهم از قرن 18 تا 21 اتفاق افتاده است و قابل تذکر است که این پدیده فقط در آمریکا اتفاق نیافتاده است، بلکه در اقصی نقاط جهان رخ داده است. جالب است که بدانیم بر اساس مدارک تاریخی که در دست داریم این حادثه در گذشته های دور نیز در سراسر جهان اتفاق افتاده است و مدلل ترین آن، در نوشته های هایروگلیف مصری موجود می باشد.
ادامه مطلب ...

گاف بزرگ CERN: یک کابل شل باعث کشف اشتباهی ذرات سریعتر از نور شد


احتمالا همه آنهایی که با فیزیک سر و کار دارند، درباره خنده های جالب انیشتین چیزهایی شنیده باشند، اما این یکی از جذاب ترین آنها می تواند باشد: ذرات سریعتر از نور و تئوری که بر پایه آنها در حال شکل گیری بود، کاملا در هم شکست. زیرا به نظر می رسد که این موضوع از پایه و اساس یک اشتباه در نتایج آزمایش بوده که به دلیل شل بودن یک کابل ایجاد شده است!

به گمانم کسی از بخش پشتیبانی فنی شرکت قانون اول را به دانشمندان عزیز ما گوشزد نکرده است، که ابتدا کابل ها را چک کنید!

محققان CERN دریافته اند که یک لینک فیبر نوری بد میان یکی از دستگاه های GPS و کامپیوتر، باعث شده است که ۶۰ نانوثانیه اختلاف زمان ایجاد شده و همه را به اشتباه بیاندازد. وقتی هم آنها متوجه کابل شدند و آن را محکم کردند، تفاوت از میان رفت.

بله، نوترینوهای سریع تر از نور اصلا واقعیت ندارند (حداقل اگر هم وجود دارند، هنوز نتوانسته ایم آنها را به دام بیاندازیم) و جهان هستی یک بار دیگر می تواند نفس راحتی بکشد و با قوانین انیشتین به زندگی عادی خود ادامه دهد.

ظاهرا ۶۰ نانوثانیه تفاوت مشاهده شده، زمان سفر اطلاعات در طول کابل بوده است، در حالی که تمام و کمال به پای ۶۰ نانوثانیه سرعت غیرقابل محاسبه نوترینوها نوشته می شده.

احتمالا همه آنهایی که با فیزیک سر و کار دارند، درباره خنده های جالب انیشتین چیزهایی شنیده باشند، اما این یکی از جذاب ترین آنها می تواند باشد: ذرات سریعتر از نور و تئوری که بر پایه آنها در حال شکل گیری بود، کاملا در هم شکست. زیرا به نظر می رسد که این موضوع از پایه و اساس یک اشتباه در نتایج آزمایش بوده که به دلیل شل بودن یک کابل ایجاد شده است!

به گمانم کسی از بخش پشتیبانی فنی شرکت قانون اول را به دانشمندان عزیز ما گوشزد نکرده است، که ابتدا کابل ها را چک کنید!

محققان CERN دریافته اند که یک لینک فیبر نوری بد میان یکی از دستگاه های GPS و کامپیوتر، باعث شده است که ۶۰ نانوثانیه اختلاف زمان ایجاد شده و همه را به اشتباه بیاندازد. وقتی هم آنها متوجه کابل شدند و آن را محکم کردند، تفاوت از میان رفت.

بله، نوترینوهای سریع تر از نور اصلا واقعیت ندارند (حداقل اگر هم وجود دارند، هنوز نتوانسته ایم آنها را به دام بیاندازیم) و جهان هستی یک بار دیگر می تواند نفس راحتی بکشد و با قوانین انیشتین به زندگی عادی خود ادامه دهد.

ظاهرا ۶۰ نانوثانیه تفاوت مشاهده شده، زمان سفر اطلاعات در طول کابل بوده است، در حالی که تمام و کمال به پای ۶۰ نانوثانیه سرعت غیرقابل محاسبه نوترینوها نوشته می شده.

آزمایش غافلگیر کننده

سال گذشته فیزیکدان ها تحقیقاتی را منتشر کردند که نتیجه سه سال تجربه و آزمایش آنها بر روی بیش از ۱۶۰۰۰ بسته نوترینو در سرن بود. این نوترینوها با مسافرت از درون زمین تنها ۲.۴۳ میلی ثانیه بعد توانسته بودند خود را به لابراتوار ملی کران ساسو در ایتالیا برسانند. در آنجا آشکارساز ذره OPERA متعلق به پروژه Oscillation آنها را ثبت کرده بود.

وقتی دانشمندان کشف کردند که این ذرات ۶۰ نانوثانیه سریعتر از نور (با دامنه خطای ۱۰ نانوثانیه) به مقصد رسیده اند، از خوشحالی فریاد کشیدند. اغلب فیزیکدانان اشاره کردند که این باید یک اشتباه باشد، زیرا تئوری انیشتین به وضوح تصدیق می کند که هیچ چیزی نمی تواند تندتر از سرعت نور حرکت کند.

اما سرن آزمایشات را تکرار کرد و دوباره همان نتایج را دریافت کرد که مساله را بغرنج تر می کرد. تا اینکه آنها اعلام کردند که دلیل این مشکل را یافته اند که بدون شک کشف شوکه کننده ای بود! حالا، به نظر می رسد که یک کابل ارتباطی مشکل دار جواب ساده این سوال بوده که همه این مشکلات و بحث ها را پیش آورده است.

محققان می گویند که آنها همه چیز را دوباره تست می کنند، اما به نظر می رسد که راز این معما گشوده شده باشد. هرچند که هیچ چیز در علم قطعی نیست و همیشه باید منتظر کشفیات جدید و غافلگیری های بیشتری باشیم. اما فعل اگر کمی دقت کنید، صدای خنده اتم های انیشتین را جایی همین دور و بر خواهید شنید

چگونه قوانین فیزیک را به مبارزه بطلبیم

چگونه قوانین فیزیک را به مبارزه بطلبیم

مطابق افسانه ها در قرن 11 میلادی کانوت ، شاه انگلستان تلاش کرد بر قوانین فیزیک فرمانروایی کند . او در حالی که از روی اسبش فرود آمده بود . به مد دریا فرمان داد تا عقب نشینی کند و بالا نیاید . اما نیروی جاذبه کار خودش را کرد و سر تا پای جناب شاه را خیس کرد . قوانین فیزیک از او فرمانبردای نمی کردند . قانون گرانش با استفاده از نیروی جاذبه ماه روزی دو بار آب دریاها را بالا آورده و بعد پایین می آورد و برای این کار از هیچ کس هم فرمان نمی برد . چه پادشاه چه یک رهگذر عادی . با این همه ، زمان تغییر کرد و ما با فهم قوانین فیزیک توانستیم دستاوردهای به ظاهر غیر عادی داشته باشیم . حالا ما راه حل هایی برای تبدیل سرب به طلا پیدا کرده ایم که رویای کیمیا گران قدیمی را به واقعیت رسانده است . شاه کانوت فهمید که قوانین فیزیک ، ندیمان مجیز گوی او نیستند او متوجه شد که این قوانین از او فرمان نمی برند . با این همه به نظر می رسد تلاش برای فهم و تسلط بر قوانین فیزیک هنوز ادامه دارد . حالا ما می توانیم با هواپیما پرواز کنیم . زیرا آب نفس بکشیم یا آن سرکائنات را ببینیم . با این همه هنوز هم محدودیت ها و رویاهایی برای ما وجود دارد . دانش جدید ،رویاهای جدیدی به همراه آورد . حالا ما در آرزوی آن هستیم که پیغام هایمان را با سرعتی بیشتر از نور ارسال کنیم یا اینکه به مرکز سیاه چاله ها سفر کنیم یا مواد ضد جاذبه بسازیم . ای میل ها و سایت هایی که هر روزه خبرهای نادرستی در این باره پخش می کنند . نشان دهنده واقعیت آرزوهای درونی ما هستند . در این مقاله را بررسی خواهیم کرد .
- تبدیل سرب به طلا

ادامه مطلب ...