چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز
چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز

استاد پایه

تازه دانشگاه قبول شده بودم هفته اول نرفتم هفته دوم بود خر صاحب خودشو نمی شناخت ما هم چون جلسه اول بود تریپ شخصیت و قلدری گرفتیم که مبادا ترم بالایی ها ... داشتم میرفتم سر کلاس وقتی از راه پله رفتم بالا دیدم یک دختری با چند نفر تعریف میکنه اومد صاف زد به من منم نامردی نکرد گفتم خانم شصت پات تو چشمت نره برگشت یک اخم بدی بهم کردو رفت من بدجور بهم برخورد که معذرت نخواسته اخمم بهم کرده با سرعت پشت سرش رفتم که حالشو بگیرم دیدم داره میره طرف کلاسی که خودم کلاس داشتم تو دلم گفت عیبی نیست همکلاسی راه دوری نمیره واسش دارم پشت سرش همچنان راه میرفتم نقشه واسش میریختم نیشخند میزدم همین که وارد کلاس شدم دیدم همه دانشجوها ساکت شدن وگفتن سلام استاد تازه فهمیدم چه غلطی کردم منم که تا نصف کلاسو اومده بودم نه راه پس داشتم نه راه پیش استادم برگشت طوری تو چشمام با اخم نگاه کرد منم بدجور هول کردم پیچیدم سمت چپ محکم رفتم تو صندلی یکی از بچه های کلاس استادم نامردیشو نکرد گفت یوقت شصت پات تو چمشمت نره کل کلاس رفت تو هوا بدجور ضایعم کرده ولی تا اخر ترم باهام خیلی پایه شده بود یک نمره 18 بهم داد خدا خیرش بده دمش گرم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد