چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز
چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز

گفتگوی هانس رودل و دکتر گوبلز در نبرد برلین

هانس رودل  رکورد دار ترین خلبان دنیا در عملیاتهای هوایی می باشد که فقط ۲۵۳۰ عملیات ثبت شده دارند. ایشان نیز به مدال صلیب آهنی شوالیه با برگ بلوط طلایی بالاترین نشان نظامی آلمان نازی که به نظامیان اهدا میشد نائل آمدند و نیز خلبان مورد علاقه شخص آدولف هیتلر هم بودند که ملاقاتهای بسیاری هم با ایشان داشتند.
ایشان در اواخر جنگ در یک عملیات حتی یک پای خودشان را از دست می دهند و باز با این وجود به عملیاتهای هوایی خودشان ادامه می دهند. خلبانی با یک پا !
روایت زیر دیدار ملاقات دکتر یوزف گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی از هانس اولریخ رودل (پس از زمانی که پای ایشان توسط جراحان بیمارستان برلین قطع گردید) می باشد که پیرامون نبرد برلین است و برگرفته از خاطرات خود هانس رودل می باشد.
این دیدار در ماه فوریه سال 1945 انجام شده که متن هم به زبان خود هانس رودل می باشد.

 

گوبلز وزیر تبلیغات آلمان با اینکه هرگز با من روبه رو نشده بود، دو مرتبه ذر بیمارستان به عیادت من آمد.
گوبلز مرتبه دوم که به ملاقات من آمد پرسید: ((نظریه شما راجع به جبهه شرق (اتحاد جماهیر شوروی) چیست ؟))
گفتم ((تنها شانس موفقیت ما در جبهه شرق این است که قوای شوروی را در منطقه رود اودر نگاه داریم و اگر آنها از آنجا عبور کنند برلین سقوط خواهد کرد.))
گوبلز گفت (( این طور نیست و همان طوری که روسها از لنینگراد دفاع کردند و مانع سقوط آن شدند ما نیز خیابان به خیابان و خانه به خانه از برلین دفاع خواهیم کرد و مانع سقوط از آن خواهیم شد ))
گفتم: (( آقای گوبلز، وضع لنینگراد غیر از برلین بود، برای این که لنینگراد فقط از جنوب مورد حمله قوای آلمان قرار می گیرفت و گرچه در شمال لنینگراد نظامی ها بودند، اما قشون فنلاند برای لنینگراد تولید خطر نمی کرد. به فرض اینکه بگویم قوای فنلاند از شمال برای لنینگراد تولید خطر می کرد، باز مشرق و مغرب لنینگراد به خارج ارتباط داشت و از راه مشرق و غرب چه در تابستان و چه در زمستان قوای امدادی و آذوقه به لنینگراد می رسید. اما برلین اگر محاصره شود از چهار طرف محاصره خواهد شد، زیرا روسها از مشرق به آن نزدیک می شوند و قوای دول آمریکا و انگلستان از مغرب و این دو نیرو مثل حلقه انگشتر برلین را از چهار طرف در بر خواهند گرفت.))

ولی گوبلز این حرف را نمی پذیرفت و می گفت وی تصمیم دارد که در تمام خانه های برلین تلفن نصب کند تا به مرکز فرماندهی پایتخت آلمان مربوط باشند و همواره از آنجا کسب دستور نمایند.
بعد از پانزده روز من برای اولین مرتبه از بستر برخاستم و در اول ماه مارس 1945 با چوبهایی که زیر بغل گذاشته بودم از بیمارستان خارج شدم …

برگرفته از خاطرات هانس اولریخ رودل (خلبان اشتوکا)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد