حسین شریعتمداری کارش رو اغاز کرده ظاهرا!! 8سال کشور رو نابود کردی حسین اقا بس نیست؟؟
روزنامه کیهان که تا پیش از اعلام نظر شورای نگهبان، تمام همت خود برای تخریب شخصیت آیت الله هاشمی آغاز کرده بود ، پس از عدم احراز صلاحیت هاشمی، هدف توپخانه خود را به سوی حسن روحانی چرخانده است!
ویکی پدیا - محمد رضا
عارف در کنکور سراسری ریاضی ۱۳۴۹ رتبهٔ دوم کشوری را کسب کرد و در رشته
مهندسی برق دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
او در سال ۱۳۵۴ با معدل ۳٫۹۱ از ۴ فارغ التحصیل شد. در همین سال با استفاده از بورس تحصیلی دانشگاه صنعتی اصفهان به امریکا رفت.
به نوشته این روزنامه، جلیلی به عبارتی احمدی نژاد ثانی است، اما تحلیلگران معتقدند، استفاده از رئیس جمهور فعلی ایران در مبارازت انتخاباتی جلیلی، اقدامی منفی محسوب می شود، چراکه انتقادات از او رو به افزایش است.
اسم اعتلاف حسن روحانی امروز رسما به اعتلاف کلید تغییر خواهد کرد
تا کور شود هر ان که نتواند دید از جمله جناب شریعتمداری
نظرسنجی اینترنتی پایگاه خبری «انتخاب» ، حاوی نتایج حیرت انگیزی است که احتمالآً با خروج آیت الله هاشمی از صحنه انتخابات ، اندکی از آرای وی به سوی نیروهای معتدل سرازیر شده است.
بنابراین گزارش، در این نظرسنجی که 3 روز در صفحه نخست «انتخاب» بود، نزدیک به 53 هزار نفر شرکت کردند که بیش از 36 درصد شرکت کنندگان حسن روحانی را گزینه اصلح می دانند.
پس از روحانی، محمدرضا عارف با 23 درصد در رتبه بعدی قرار دارد.
همچنین محمدباقر قالیباف شهردار فعلی تهران نیز با 15 و نیم درصد سومین گزینه اصلح از دید مخاطبان «انتخاب» است .
همچنین سعید جلیلی با 9 و نیم درصد، ولایتی با رائی نزدیک به 6 درصد، محسن رضایی با 5 و نیم درصد، محمد غرضی با سه درصد ، به ترتیب رتبه های چهارم، پنجم، ششم و هفتم را کسب کرده اند.
قابل ذکر است، غلامعلی حدادعادل عضو ائتلاف 2+1 با رایی کمتر از یک درصد در آخرین رده ی نظرسنجی «انتخاب» قرار دارد
قابل ذکر است، در نظرسنجی دو سایت خبری عصر ایران و فرارو نیز نتایجی مشابه به دست آمده است
حضور آقای حسن روحانی در برنامه گفتگوی ویژه خبری دوشنبه شب (6 خرداد) و
اظهارات وی درباره برنامه هستهای ایران، نگرانی در این باره را که آقای
روحانی نگهبان مناسبی برای حقوق ملت ایران باشد، به شدت افزایش داده است. آقای
روحانی در حالی صدا و سیما را متهم به دروغگویی و تهمتزنی و مخاطبان خود
را متهم به بیسوادی کرد که خود در جلوی دوربین صدا و سیما حداقل چند دروغ
بزرگ به مردم گفت و در مواردی هم نشان داد که بر خلاف آنچه ادعا
میکند از دانش کافی برای حتی روایت تاریخ پرونده هستهای –که خود زمانی
مسئول آن بوده- هم برخوردار نیست چه رسد به مدیریت آن.
چند سوال ساده زیر مسئله را روشن میکند:
1-
آقای روحانی همواره از عدم ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت به
عنوان یکی افتخارات دوران مدیریت خود نام میبرد اما به دو سوال پاسخ
نمیدهد:
اول- این عدم ارجاع به چه قیمتی بود و آیا این هنر است که
ما همه چیز را تعطیل کنیم تا پرونده به شورای امنیت نرود؟ و آیا اساسا وقتی
بناست چنین روشی در پیش گرفته شود، دیگر «مدیریت» معنا پیدا میکند؟ آیا
نمیتوان همه چیز را تعطیل کرد و خود را خلاص نمود؟
دوم- آقای
روحانی باید به این سوال جواب دهند که مبانی ارجاع پرونده هستهای ایران
آیا در زمانی جز دوره مدیریت ایشان بنا نهاده شد؟ اگر آقای روحانی در
توافقنامههای تهران، بروکسل و پاریس تعهد نمیدادند که تعلیق یک اقدام
اساسی برای اعتمادسازی است، آیا غرب دیگر میتوانست موقعی که ایران تصمیم
گرفت غنیسازی را آغاز کند، ایران را به عدم پایبندی به تعهداتش متهم کرده
و پرونده را به شورای امنیت بفرستد؟ این تعهدات را چه کسی برای ایران
ایجاد کرده بود؟
2- سوال دیگر این است که آقای روحانی همواره
گفتهاند –و در برنامه انتخاباتی خود هم تاکید کردند- که برنامه هستهای
ایران در دوره ایشان تکمیل شده است. سوال اصلی در این باره این است که آیا
آقای روحانی کاری جز این کرده است که دربرنامه هستهای ایران –مثلا در
نطنز- در حد آزمایشگاهی یک آزامایش انجام داده و بعد برنامه را تعلیق کرده
است؟ در واقع در دوره آقای روحانی به تدریج برنامه ایران تعطیل شد، نه
اینکه توسعه پیدا کند و غربیها هم در پیشنهاد اوت 2005 صراحتا گفتند که
هدف آنها از تضمینهای عینی که ایران باید واگذار کند تعطیلی همیشگی
غنیسازی در ایران است.
3- آقای روحانی ادعا میکند که شورای حکام
در نوامبر 2004 صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را پذیرفته است. سوال
این است که اگر واقعا چنین است، چرا پرونده ایران پس از آن به شورای امنیت
ارجاع شد؟ آیا غربیها با یک حمله ساده و قطعنامه نوامبر ایشان را فریب
نداده و تعلیق برنامه غنیسازی را از ایشان نگرفته بودند؟
4- آقای
روحانی ادعا کرده است که در دوره ایشان با رؤسا صحبت میشد و در دوران جدید
با مدیران کل صحبت شده است. آیا آقای روحانی نمیداند که نمایندگان 1+5 در
مذاکرات با ایران معاونان وزرای خارجه و مسولان پرونده ایران در
وزاتخانههای متبوع خود هستند نه مدیران کل؟ ضمن اینکه ایران در مکانیسم
1+5 آمریکا را هم وارد کرده در حالی که در دوره آقای روحانی مذاکرات صرفا
با وزرای خارجه اروپایی انجام میشد و آمریکا به راحتی تصمیمهای آنها را
وتو میکرد. هدف آقای روحانی از این دروغپردازیها چیست؟
5- آقای
روحانی در اظهارات خود گفته است که وزرای خارجه اروپایی به او قول داده
بودند در صورت ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت اقدام آمریکا را وتو
کنند، اما چرا روحانی این موضوع را به مردم نگفت که در همان مذاکرات او به
غربیها قول داده بود که برنامه غنیسازی ایران را تعطیل نگهدارد و در واقع
در ازای این موضوع اروپاییها پذیرفتند از ارجاع پرونده ایران به شورای
امنیت خودداری کنند؟
محمدرضا عارف، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، طی گفتوگویی با شبکه پرس تی وی به ابراز عقاید و دیدگاههایش پیرامون مسائل مختلف در عرصه داخلی و خارجی پرداخت. عارف معتقد است که اکنون شور انتخاباتی بین مردم وجود ندارد و وجود برخی افرادر در عرصه انتخابات می توانست شادابی را به برگزاری انتخابات بازگرداند. معاون اول دولت اصلاحات همچنین بر این باور است که وجود تحریمها میتواند، تاثیر مثبتی در حضور مردم برای شرکت در انتخابات داشته باشد، چراکه مردم اینبار مصممتر و دقیقتر رئیسجمهورشان را انتخاب میکنند. وی همچنین در این مصاحبه به برنامههایش نیز اشاره کرد و اصلاح ساختار را یکی از مهمترین برامه هایش نامید.
با توجه به اینکه شما در دولت آقای خاتمی بودید، آیا الان هم به
عنوان نماینده جریان اصلاحطلبان وارد عرصه شدید، یا خیر؟ به طور کلی
اصلاحطلب را چگونه تعریف می کنید؟
من خود را یک اصلاحطلب میدانم و اصلاحطلبی هم تعریف روشنی دارد. ما
اعتقاد به حرکت در چارچوب نظام و رعایت همه هنجارهای داخل نظام داریم.
معتقدیم باید گام به گام امور را اصلاح و اشکلات را برطرف کنیم. بنابراین
این مفهوم اصلاح طلبی است که بارها اشاره کردهام: هم در منش و هم در روش
نمی توانیم برای تحقق آرمان اصلاح طلبی، هنجارشکنی کنیم و معتقدیم حرکت ما
کاملا در چارچوب نظام و در داخل نظام است. اینکه من جریان اصلاحات را
نمایندگی کنم را باید بزرگان این جبهه اعلام کنند. خوشبختانه اجماع را ما
به خوبی جلو می بردیم که جناب آقای هاشمی اعلام نامزدی کردند و موضع من هم
این بود که اگر ایشان حضور پیدا کنند به طور طبیعی با ایشان رقابت نکنم که
متاسفانه الان ایشان حضور ندارند و من به عنوان یک نامزد اصلاحات در صحنه
حضور دارم.
جایگاه اصلاح طلبان را در عرصه انتخابات چگونه می بینید؟
اصلاح طلبان اصلیترین جریان انقلاب است. هم در پیروزی انقلاب سهیم
بوده اند و هم در همه صحنه های بعد از پیروزی در سه دهه گذشته حضور داشتند و
گاهی به عنوان نیروهای چپ مطرح بودند، گاهی به عنوان خط امام و امروز به
عنوان خط اصلاحات یا اصلاحطلبان که ما هم وظیفه اصلاح طلبان میدانیم که
در همه صحنه های سیاسی حضور داشتیم و هم حق اصلاحطلبان است. با این نگاه
در صحنه حضور دارم.
اختیارات ریاستجمهوری را چگونه می بینید که شما این انگیزه را
دیدید که جزو تعریفی که از اصلاحطلبان ارایه دادید، وارد عرصه انتخابات
شوید؟
اختیارات ریاستجمهوری چیزی نیست که یک نامزد بخواهد مطرح کند. چون
بنایمان بر این است که در چارچوب قانون اساسی کار کنیم. اگر فردی خودش را
نامزد ریاستجمهوری میکند، فردی است که باید در چارچوب قانون اساسی فعالیت
کند. از نظر شخصی در قانون اساسی فضای خیلی خوبی را برای ریاستجمهوری به
عنوان شخصیت دوم کشور دیده شده که فکر میکنم برای پاسخگویی به نیازهای
مردم و انجام برنامههای فرد کافی باشد.
عرصه سیاسی را چگونه ارزیابی میکنید با توجه به افرادی که
تایید صلاحیت شدند، آیا احتمال اتحاد در بین اصولگرایان به عنوان رقیبان
اصلی شما وجود دارد یا نه؟
عرصه سیاسی آن شور و شادابی لازم را ندارد. هنوز امیدوارم به تدریج در
روزهای آینده و با توجه به برنامههایی که صداوسیما دارد، شاهد یک شور
حداکثری باشیم. اگر برخی از دوستان در صحنه حضور پیدا میکردند شاید شور
انتخابات و فضای رقابتی بهتر میشد. به هر حال تصمیم گیرنده بر طبق قانون
اساسی شورای نگهبان است که الان 8 نفر را از دیدگاههای مختلف تعیین کرده
است که امیدواریم با حضور جریانهای مختلف سیاسی ما یک شور خوبی را در صحنه
داشته باشیم. در مورد وحدت اصولگرایان من بارها مطرح کردهام که آروزی ما
با توجه به اینکه معتقدیم در یک نظام ارزشی کار میکنیم، این است که به سمت
وحدت برویم و بین جریانهای مختلف یک ائتلاف را داشته باشیم برای آنکه
بتوانیم با یک خرد جمعی و توانایی بیشتر و استفاده از افراد برجسته، خدمت
بیشتری داشته باشیم.
انتخابات 92 با توجه به انتخابات 88 موجب شده تا نگاه غربی ها
به آن بیشتر باشد، فکر می کنید بحث های مطرح شده از سوی کشور های غربی مبنی
بر سلامت انتخابات تا چه اندازه میتواند صحت داشته باشد. با توجه به
اینکه ما سوابق انتخابات ایران را دیدهایم که رییسجمهوری روی کار آمده
است که اتفاقا از جریان مخالف جریان حاکم بوده است.
ما یک نظام مردم سالار داریم که بر طبق قانون اساسی، نقش اصلی بر عهده
مردم است و مردم بارها با شعور بالا همواره پشتوانه انقلاب در همه صحنه ها،
بودند. در صحنه سیاسی به طور متوسط هر سال ما یک انتخابات برگزار کردیم.
طبیعتا بر روی انتخاباتهایمان نقدها و تحلیلهایی به خصوص غربیها با
دیدگاهها و معیارهای خودشان دارند ولی آنچه برای مردم ما مهم بوده اینکه
انتخابات در مجموع در شرایط خوبی برگزار شده است. البته گیرهایی وجود داشته
و تخلفاتی هم در انتخابات شده که عموما نهادهای نظارتی برخورد کردهاند.
انتظاری که الان هست و مقام معظم رهبری هم مطرح کردند، اینکه همه دست
اندرکاران انتخابات مر قانون را رعایت کنند که دیگر بهانه کمتری را دست
مخالف بدهیم.
تا حالا زیاد بهش مایل نبودم. اما دیروز تو گفت و گو ویژه خبری ترکوند. مخصوصا اخرش که یه "کلید" در اورد و نشون داد و گفت این کلید حل مشکلات مردم دست ماست که کنایه و تیکه سنگینی بود به حسن شریعتمداری که تو کیهان گفته بود اصلاح طلبان طوری حرف میزنند که گویی برای حل مشکلات کشور یک کلید در دست دارند و راه های ماورایی از حفظند
مصاحبه اختصاصی آفتاب با دکتر حسن روحانی؛
نظر شما در مورد عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی چیست؟
حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی از بانیان انقلاب اسلامی، یار دیرین امام و نزدیکترین همراه مقام معظم رهبری در مقاطع حساس بودهاند. بنده از پیش از انقلاب با ایشان همراه و در سی و چند سال گذشته نیز همواره در کنار ایشان بودهام؛ در مجلس، سالها با ایشان کار کردهام؛ در طول دفاع مقدس که ایشان فرماندهی جنگ را بر عهده داشتند، به عنوان رئیس ستاد قرارگاه خاتم الانبیاء، همکاری بسیار نزدیکی داشتهایم و تاکنون این پیوند را علیرغم همه فشارها و پیامدها حفظ کردهام.
ثبتنام آیتالله هاشمی ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام در انتخابات تاریخساز جاری، موجی از امید را در میان عموم مردم ایران برانگیخت و میتوانست آغازی بر وقوع حماسه سیاسی تلقی شود. بنده در همان روز ثبتنام، از حضور ایشان در انتخابات، استقبال و آمادگی خود را برای همکاری اعلام کردم. متأسفانه به هر دلیل، شرایط لازم برای این حضور فراهم نشد و علیرغم همه ویژگیهای این مرد تاریخساز، شورای محترم نگهبان نتوانست صلاحیت ایشان را برای اداره دولت آینده احراز کند.
عدهای میخواهند ایشان و علاقمندانشان را به سمت قهر از انتخابات بکشانند اما شناخت قدیمی و مذاکرات امروزم با ایشان به من ثابت کرد که هاشمی مرد قهر نیست بلکه استقامت در اعتلای کشور، قانونپذیری و خیرخواهی برای ملت را وجهه همت خویش قرار داده است. مطمئنم یاران وفادار ایشان هم راضی نمیشوند در اثر قهر با صندوق، کشور را از نقشآفرینی و توانمندیهای خود محروم کنند.
آیا شما برای ثبت نام با ایشان مشورت کرده بودید؟
مشوق اصلی من در این امر، ایشان بودهاند. در ملاقات اولیه، ضمن خطیر دانستن شرایط کشور، حضور من در انتخابات را ضروری دانستند. در ملاقات امروز هم مرا به پایداری و استقامت در ادامه مسیر تشویق کردند ولی هشدار دادند تخریبها و حملات بسیاری در انتظارم خواهد بود.
آیا برنامه شما، ادامه راه آقای هاشمی خواهد بود؟
برنامه «دولت تدبیر و امید» حاصل بازنگری انتقادی تجربیات سیاستگذاری و اجرایی دولتهای پیشین از جمله دولت سازندگی است. نظرات جدید آقای هاشمی درباره اداره کشور، مهم و آموزنده است. میتوان با صراحت گفت یک برنامه آیندهنگر، نیازمند توجه ویژه به نظرات سازنده ایشان برای تحقق حماسه اقتصادی است.
جلیلی ضد تبلیغ است، کم حرف است، اگر کلمه های «تهدید»، «فرصت» و «سازوکار» را ازش بگیری، نمی تواند جمله اش را تمام کند. کم ارتباط است و سرد، حتی وقتی می خندد هم یخ می کنی. کلاً جلیلی ضد رسانه است. آنها که میخواهند تبیلغش کنند، سردرد میگیرند. احتمالا هیچکس نمی تواند یک جمله ی هیجان انگیز از او بشنود یا اورا وادار کند رفتاری نمایشی انجام دهد.