چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز
چند بخشی

چند بخشی

بخش های متنوع از همه چیز

پیامهای آدولف هیتلر و سران نازی برای سربازان نبرد استالینگراد

دوستان این مطلب خیلی جالبی هست در خصوص پیامهایی که بین مرکز فرماندهی آلمان نازی و فرماندهی ارتش ششم در استالینگراد رد و بدل شدند.
همان طور که می دانید نبرد استالینگراد از مهمترین جنگهای جنگ جهانی دوم و جهان بوده. نبردی که سرنوشت و مسیر جنگ جهانی دوم را به کل تغییر داد و از این جنگ به بعد بود که نیروهای شوروی و متفقین دست بالای نیروهای آلمانی و متحدین قرار گرفتند.
نبرد استالینگراد نه تنها برای جهان نبردی سرنوشت ساز بود بلکه برای سربازان آن نبرد هم بسیار خونین و سخت بود. نبرد استالینگراد به خاطر موقعیت شهر استالینگراد ، تبدیل به جنگی کلاسیک شده بود. نبردی تن به تن و خانه به خانه. زیاد وارد جزئیات نمیشیم

نبرد استالینگراد قریب به 9 ماه به طول انجامید. طرفین اصلی این نبرد فیلدمارشال فون پاولوس که فرمانده ارتش ششم آلمان را برعهده داشتند و در طرف مقابلشان ژنرال روکوسوفسکی که فرماندهی نیروهای شوروی را بر عهده داشت. ارتش ششم آلمان برای ماهها در محاصره انبوه نیروهای شوروی قرار داشت و در تمام این مدت دلاورانه و با حداقل تجهیزات و آذوقه مقاومت کردند که در نهایت به دستور فیلدمارشال فون پاولوس تسلیم نیروهای شوروی شدند.

در این بین طبعا پیامهای متعدد و مهمی بین فون پاولوس ، فرماندهی ارتش آلمان در استالینگراد و سران دولت آلمان در برلین اعم از آدولف هیتلر و هرمان گورینگ انجامیده.
صحبتهای خیلی جالبی هستند که فکر نمی کنم تا به حال شنیده باشید شون . برای اولین بار به زبان فارسی در اینترنت قرار می گیرند. می پردازیم …

ادامه مطلب ...

فیلد مارشال فدر فون بوک

هیتلر : ((هیچ کس جز فون بوک در دنیا نمی تواند به سربازان درس مرگ دهد))

 

فیلد مارشال فدر فون بوک

فیلد مارشال فدر فون بوک


فیلد مارشال فدر فون بوک ((Field Marshal Feder von Bock یکی ازاین اشخاص است او یکی از افسران ارشد آلمانی در جنگ جهانی دوم بود او فرماندهی واحدهای نظامی را که در لهستان، فرانسه و سپس شوروی میجنگیدند بر عهده داشت. او از باهوشترین و در عین حال منتقدترین فیلد مارشالهای هیتلر بود .توانایی بوک در فرماندهی و مدریت ارتشهایی با حجم بالا حتی در حد میلیونی به اثبات رسیده است او یک شخص کاملا نظامی بود به طوری که در یک خانواده ی نظامی متولد شد و از کودکی به مدرسه ی نظامی فرستاده شد, در یک مراسم سنتی نظامی ازدواج کرد و تمام عمر خود را در ارتش و جبهه های جنگ سپری کرد.


بقیه در ادامه مطالب......

ادامه مطلب ...

شرایط آلمان قبل از حزب نازی

در پاییز سال 1923 تورم و بحران اقتصادی در آلمان به مرز وحشتناکی رسید و مارک آلمان به طوری باور نکردنی سقوط کرد.
ارزش یک مارک آلمان در اوایل اکتبر این سال بیش از 6 میلیون بار نسبت به ارزش مارک در سال 1913 تنزل کرده و ارزش یک تخم مرغ در این تاریخ برابر قیمت 30 میلیون تخم مرغ در 10 سال قبل بود! قیمت هر یک قرص نان به نیم میلیون (500 هزار) مارک رسیده بود ، ارقام نجومی روی اسکناس ها برای مردم شکل مسخره پیدا کرده بود و در مکالمه راجع به پول به جای یک میلیون مارک “یک مارک” گفته می شد.
روی اسکناسهای هزار مارکی سابق یک مهر قرمز دولتی زده شده و ارزش ان را یک میلیارد یا یک هزار میلیون مارک تعیین کرده بودند. اسکناسهای پانصد میلیون مارکی جدید هم در فاصله چاپ تا رسیدن به بازار چهل بار ترقی کرده و با مهر قرمز دولتی ارزش آن بیست میلیارد مارک تعیین شده بود. این اسکناس بیست میلیارد مارکی که شاید درشت ترین اسکناس جهان از حیث رقم باشد فقط هشتصد دلار ارزش داشت و تازه کمتر برای آن مشتری پیدا می شد.

“ارنست همینگوی” نویسنده معروف آمریکایی در سالهای جنگ دوم جهانی که در آن موقع خبرنگار یک روزنامه امریکایی در آلمان بود در گزارشی از تورم و بحران اقتصادی در آلمان نوشت (( یک آلمانی به من گفت با پولی که تا شش سال قبل برای خرید یک هتل کفایت می کرد حالا فقط چهار بطری مشروب می توان خرید! ))

همینگوی در همین گزارش خود نوشت در حالی که طبقات زحمت کش و حقوق بگیر در تامین حداقل مایحتاج روزانه خود در مانده اند سودجویان در این بازار آشفته حداکثر سو استفاده را از فقر و نیاز مردم می برند جواهرات و اشیا گران قیمت مردم با پول های کاغذی بی ارزش از دست آنها خارج می شود و خانه ها و املاک مردم به علت نیاز آنها با پول کاغذی که ارزش آن از چند صد دلار تجاوز نمی کند معاوضه می گردد.
سرمایه داران و صرافان یهودی از جمله کسانی هستند که از این وضع حداکثر استفاده را می برند و بر نفرت و انزجار عمومی نسبت به خود می افزایند.

در چنین شرایطی بود که آدولف هیتلر رهبر حزب نازی زمان را برای حرکت جدی سیاسی مناسب تشخیص داد. تعداد اعضای حزب او در آن وقت از مرز 35000 نفر گذشته بودند.
هیتلر و یارانش در این زمان اقدام به کودتای آبجو فروشی کردند …

 

دانلود کتاب نبرد من، نوشته آدولف هیتلر-پی دی اف

کتاب نبرد من نوشته و تالیف آدولف هیتلر است. آدولف هیتلر در سال 1923 زمانی که در زندان سیاسی به سر می برد اقدام به نوشتن این کتاب کرد. که در سال 1924 اولین نسخه اش به چاپ رسید. این کتاب که نوشته آدولف هیتلر رهبر حزب نازی آلمان بود به سرعت تبدیل به مرجع اصلی نازی ها شد و امروزه هم در سراسر جهان حزب نازی را با این کتاب می شناسند. در زمان حکومت نازیسم در آلمان، این کتاب تبدیل به پرفروشترین کتاب آلمان پس از انجیل می شود و حتی در مدارس آلمان هم تدریس می شد. در این کتاب به ایدئولوژی و اصول اولیه نازیسم و حزب نازی، اعم از ناسیونال سوسیالیسم، مبارزه با یهود و صهونیسم جهانی، شیوه های مدیریت و اداره کشور، آلمان و دلایل شکست آن در جنگ جهانی اول، اصول پرورشی و آموزشی برای جوانان کشور، مفاهیم راسیست و تدافع نژادی، برتری نژاد آریا، تاریخچه حزب نازی، افشای سیاستهای استعمارگرایانه دول غربی و …
این کتاب در ایران هم برای سالیان است که ترجمه شده و به فروش می رسد و جزء پر فروشترین کتب تاریخی در ایران هم هست به طوری که در حال حاضر این کتاب به چاپ بیستم خودش هم رسیده. کتاب نبرد من در کتاب فروشی های تاریخی و معتبر همه شهرستانها موجود است و می توانید آن را از کتاب فروشی ها تهیه کنید.
نسخه موجود آن در ایران، ترجمه آقای عنایت و دارای 508 صفحه می باشد. و در حال حاضر هم با قیمت حدودا 9 هزار تومان به فروش می رسد.

لینک دانلود در ادامه مطالب
ادامه مطلب ...

رد پیشنهاد صلح هیتلر توسط انگلستان


در پی نطق هیتلر در پارلمان سراسری آلمان (رایشتاگReichstag) که آلمان به هدفهای خود که پس گرفتن اراضی از دست رفته سال 1918 بود رسیده و اشتیاق به جنگ با انگلستان و فرانسه را ندارد و آماده مذاکره صلح برای برقراری نظمی نوین در اروپاست، انگلستان و فرانسه که قبلا به آلمان اعلان جنگ داده بودند هشتم اکتبر1939 پیشنهاد هیتلر را رد کردند و اعلام داشتند که صلح واقعی تنها پس از شکست نظامی آلمان امکان پذیر خواهد بود. پیشنهاد هیتلر به روزولت رئیس جمهوری وقت آمریکا برای میانجیگری بین آلمان از یک سوی و فرانسه و انگلستان از سوی دیگر هم با بی اعتنایی روزولت رو به رو شد . چند روز بعد یک زیر دریائی آلمانی با غرق کردن ناوفرماندهی "رویال اوک" انگلستان که اعلام شده بود شکست ناپذیر است و زره اش هر گونه اژدری را خنثی می کند جنگ آلمان با این دو کشور را که قبلا از سوی انگلستان و فرانسه اعلان شده بود آغاز کرد و نیروهای آلمانی با شکستن خط ماژینو و تصرف برق آسای فرانسه و فراری دادن نیروهای کمکی انگلستان از «دونکرک» جهان را شگفت زده کردند. اما، اشتباه هیتلر که از علوم نظامی اطلاع کامل نداشت و تاریخ جنگها را به دقت مطالعه نکرده بود با حمله به شوروی جبهه دوم را که خارج از ظرفیت نظامی آلمان بود گشود که سرانجام به شکست او انجامید. اعزام بهترین واحدها و ژنرالهای آلمانی به افریقا و بالکان به کمک ایتالیا نیز مزید بر علت شد. طبق قانون جنگ های تعرضی؛ دشمنان یکی پس از دیگری باید از میان برداشته شوند. به عبارت دیگر؛ در یک زمان، تنها باید به یک دشمن حمله برد.
    
در پی رد درخواست هیتلر از سوی انگلستان و فرانسه، هیتلر و ژنرالهایش به بررسی نقشه استحکامات فرانسه در مرزهای آلمان پرداختند

    
غرق شدن نبردناو سنگین انگلیسی «رویال اوک» در 15 اکتبر1339 توسط یک زیر دریایی آلمان، آتش جنگ را که قبلا روشن شده بود شعله ور ساخت

    
نیروهای انگلستان که بعدا با پرشانی تمام از «دونکرک» به انگلستان بازگشتند، در اکتبر 1339 برای کمک به فرانسه وارد خاک این کشور می شوند

حمله المان به شوروی 2

هیتلر در اطاق جنگ (1941)
هیتلر برغم داشتن پیمان عدم تجاوز با مسکو، و مخالفت برخی از ژنرال هایش، 21 ژوئن سال 1941 دستور داد که عملیات «بارباروسا» و حمله نظامی غافلگیرانه به شوروی در جبهه ای به طول دو هزار و نهصد کیلومتر از بالتیک تا دریای سیاه آغاز شود و چند ساعت بعد، ساعت 3 بامداد 22 ژوئن (به وقت برلین)، 150 لشکر آلمانی مرکب از سه میلیون و پانصد هزار سرباز، 3 هزار و 580 تانک، هفت هزار و 189 توپ و حمایت 1830 هواپیما در سه ستون (شمالی، مرکزی و جنوبی) وارد قلمرو شوروی شدند. فرماندهی ستون شمالی را «فون لیب»، ستون مرکزی را «فون بک»، و ستون جنوبی را «فون روندشتد» برعهده داشتند و این ستون ها 3 میلیون و پانصد هزار تن نیروی ذخیره نیز پشت سر داشتتند. ژنرالهای هیتلر نگران وسعت زیاد خاک شوروی بودند و به علاوه، عقیده داشتند که پیش از یکسره کردن کار انگلستان که می تواند آمریکا را به کمک خود آورد نباید سراغ حمله نظامی به کشوری دیگر رفت. هیتلر که با دولت واشنگتن مناسبات حسنه داشت باور نمی کرد آمریکا وارد جنگ با آلمان شود. بالاخره مشاوران هیتلر گفته بودند که اگر حمله به شوروی قطعی است بهتر است که بهار 1942 آغاز شود تا فرصت بیشتری برای به زانو درآوردن دولت استالین ـ قبل از فرارسیدن فصل سرما باشد. هیتلر به این توصیه هم توجه نکرد و شکست خورد زیرا پیش از رسیدن به مسکو ریزش برف آغاز شده بود.
    همزمان با آغاز عملیات «بارباروسا»، ایتالیا و رومانی نیز به شوروی اعلان جنگ داده بودند.
     استالین برغم هشدارهای محرمانه لندن باور نمی کرد که هیتلر در تابستان 1941 به شوروی تعرض کند . وی به مشاورانش گفته بود که اگر هیتلر قصد حمله به شوروی را داشته باشد نقشه خود را در تابستان 1942 و پس از به زانو درآوردن انگلستان آغاز خواهد کرد، و با این تصور ارتش سرخ مرکب از 9 میلیون نظامی به غرب کشور نفرستاده بود تا هیتلر تحریک و نسبت به او بدبین نشود.
     دولت لندن با حمله نظامی آلمان به شوروی نفس راحتی کشید. چرچیل همان روز آغاز حمله، به روزولت پیام فرستاد که هیتلر با دست خود گورش را حفر کرد، و ما باید با تمام امکانات خود به شوروی کمک برسانیم. هیتلر قصد جنگ با آمریکا را نداشت، ولی روزولت ورود به جنگ در زمان مناسب را کلید حل مسائل اقتصادی آمریکا و ابرقدرت شدن این کشور که مرز زمینی با دول متحارب نداشت می دانست. 
     هدف فوری هیتلر از حمله به شوروی دستیابی به نفت قفقاز و نیز قطع دست انگلستان از خاورمیانه به ویژه نفت آن با کمک گرفتن احتمالی از ایران بود که رضا شاه به طور محرمانه چنین قولی را به هیتلر داده بود. هیتلر روی چهارصد و پنجاه هزار نیروی آماده، احتیاط و ذخیره ارتش ایران حساب می کرد. 
     در آغاز حمله، پیشروی آلمانی ها چشمگیر بود به گونه ای در 17 روز اول، سیصد هزار نظامی شوروی را اسیر کرده بودند. آلمانی ها بر اوکراین و بلاروس مسلط شدند، لنینگراد (سن پترزبورگ) را محاصره کردند، ولی پیشروی آنان از ششم دسامبر 1941 با ضد حمله ارتش سرخ متوقف شد. این ضدحمله مانع رسیدن ارتش هیتلر به حومه مسکو شد، بعدا(در سال 1342) نیروهای خسته و فرسوده آلمان مخصوصا از برف و سرما در جبهه جنوب، در 1943 در داخل شهر استالینگراد (ولگوگراد امروز) و در 1944 در اطراف شهر لنینگراد (سن پترزبورگ فعلی که 900 روز در محاصره بود و مقاومت می کرد) مورد حمله متقابل میلیونها سرباز شوروی قرار گرفتند و تا شهر برلن عقب زده شدند. 
     حمله نظامی هیتلر به شوروی در حالی که هنوز انگلستان در برابر او مقاومت می کرد پایان کار او را نزدیک کرد. مورخّان تعرض ارتشهای هیتلر به شوروی را بزرگترین اشتباه نظامی یک رئیس دولت در طول تاریخ خوانده اند. هیتلر معلومات و تجربه نظامی کافی نداشت و به علاوه حاضر نبود که به اندرز آگاهان و اهل تجربه گوش دهد و یا دست کم تاریخ را مطالعه کند و از اشتباه ناپلئون که همین راه را رفته و منهدم شده بود پند بگیرد. حمله هیتلر به شوروی اشتباهی بود که به خودکشی اش انجامید، آلمان به ویرانه ای تبدیل شد و ...، ولی آمریکا که به موقع و با محاسبه دقیق گام به جنگ نهاده بود از میان خرابه های جنگ دوم به صورت یک ابر قدرت قد علم کرد. روسها تا لحظه پیروز شدن بر آلمان (خودکشی هیتلر) و تصرف برلن حدود 27 میلیون تن کشته، تلفات داده بودند. حال آنکه تلفات آمریکا به پانصد هزار کشته هم نرسید.
نظامیان تسلیم شده شوروی در نخستین روزهای جنگ، درسمت چپ عکس

جواب به یکی از دوستان کم لطف

این نظر رو یکی از بازدید کنندگان محترم گذاشته بود و من تا الان ندیده بودم. خب بریم ببینیم قضیه چیه و چند چنده؟؟ اول نظر دوستمون رو میزارم


"هیتلر دیکتاتور بزرگی که استعداد هایش را صرف خونریزی و جنایات کرد!


از کتاب نبرد من (نقل به مضمون):
به عقیده او عناصر «بیگانه» یا «غیر آریایی» باید از میان ملت آلمان زدوده شود، تا پاکی و اصالت خون ژرمن تأمین گردد. ملت آلمان باید خود را برای سروری جهان آماده کند. نازی‌ها حق خود می‌دانند که برای رسیدن به این هدف از هر وسیله‌ای استفاده کنند و تمام اقوام و ملت‌های «پست و غیر اصیل» رااز سر راه خود بردارند.

و یا در جایی دیگر نظر او چنین است که هیچ اشکالی ندارد اگر صد ها انسان، زن ، مرد و کودک مجبور به انجام کار های سخت باشند و یا کشته شوند و در عوض یک آلمانی در امنیت و آسایش باشد!

هیتلر در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم که دیگر امیدی به پیروزی نداشت،
دستور بمباران شهر های کشور محبوبش(!) آلمان را صادر می کند و زنان و فرزندان همان آب و خاکی را در خون می غلتاند که تا به اون روز به خاطر همان ها(!) دنیا را به خاک و خون کشیده بود.

بله هیتلر انسانی با استعداد، هنرمند، با اراده، با هوش و... بود، اما راهش راه درست نبود. و چه بسا بزرگترین ظلم را به خود کرده باشد که این همه نبوغ و استعداد را تباه کرده است!"



خب حالا پاسخ این دوست عزیز و کم لطف رو سعی میکنم مختصر و مستند بدم:

1.هیتلر در جنگ جهانی اول سرجوخه بود,او وقتی میدید علت اصلی شکست المان یهودیان هستند سخت متاثر شد. او میدید در خط اول جنگ سربازان المانی میمیرند و پشت جبهه یهودیان المان به عنوان منشی و... مشغولند و خود را متعلق به کشور نمیدانند و شکست برایشان اهمیتی ندارد. خود سر باسر وودریشو رییس کنگره یهودیان المان در زمان بعد از جنگ به این نکته  اعتراف کرد. او گفت:  "ما یهودیه المانی نیستیم ما یهودیه فرانسوی نیستیم ما فقط یهودی هستیم"  کنگره جهانی یهودیان

او در کتاب نبرد من به همین نکته اشاره دارد. پیشوا میگوید عناصر بیگانه و غیر اریایی(یهودیان)باید از ملت ما تصفیه شوند انها تعلق خاطری به نژاد اریا ندارند و باعث سرافکندگی و شکست ملت ما هستند. هیتلر نبرد من صفخه 84. فصل کارگران و سهم انها

2.هیتلر یک ناسونالیست بود او میگفت به عنوان رهبر کشور باید  امنیت قوم ژرمن را تامین کند اما من که کتاب نبرد من رو کامل خوندم ندیدم جایی از کشتن زنان و کودکان حرف بزنه!! :)


3. حرف شما درسته دوست عزیز اما دلیلش اینه که بهت میگم:ارتش سرخ پس از ورود به المان به هر شهری میرسید و اشغالش میکرد تمام مردان وپسران را قتل عام میکرد و به زنان تجاوز میکرد و کودکان را به بردگی میگرفتند. وقتی خبر به پیشوا رسید او به شدت متاثر شد و گفت بهتر است مردم ما کشته شوند تا زیر بار همچین ننگی بروند پس همه را بکشید تا به دست حیوانات کمونیست نیفتند(به نظر من حرفش درسته. ادم اید ایستاده بمیره)

"نامه پیشوا به دکتر گوبلز (دستور بمباران شهرهای مسکونی المان 1942)"



حمله المان به شوروی و پیروزی شگفت انگیز

70 سال پیش در روز 22 ژوئن سال 1941 میلادی حوالی ساعت 4 صبح استالین در ویلای خود در حومه مسکو پس از تماس تلفنی ژنرال ژوکف از خواب بیدار می شود: «جنگ شروع شد».نیروهای ارتش آلمان در ساعت اولیه بامداد آن روز وارد خاک اتحاد جماهیر شوروی شده بودند.

عملیات حمله به خاک شوروی با نام رمز «بارباروسا» یک سال پس از تسلیم فرنسه در مقابل آلمان آغاز شد.

آدولف هیتلر پس از امضای پیمان عدم تخاصم با استالین دیکتاتور شوروی و تسلیم شدن فرانسه در پی یک جنگ برق آسا فقط با بریتانیا به رهبری وینستون چرچیل مواجه بود که در برابرش مقاومت می کرد.

بنابراین به تشویق فن ریبن تروب وزیرخارجه آلمان هیتلرتصمیم گرفت به شوروی سرزمین متحد سابقش استالین حمله کند.

حمله به شوروی به طور محرمانه برای روز 15 مه برنامه ریزی شده بود اما هیتلر ناگزیر شد طرح حمله اش را5 هفته به تعویق بیاندازد تا در جریان این مدت سرزمین های بالکان را به زانو درآورد.

در روز 6 آوریل ، ارتش ورماخت یوگسلاوی که تهدید کرده بود به دشمنان آلمان می پیوندد را تصرف کرد و هم زمان ارتش آلمان ناگزیر شد به ایتالیایی ها که بیهوده تلاش می کردند ، یونان را تصرف کنند ، کمک نماید.

آلمان ها سرزمین های بالکان را تصرف کردند اما این پیروزی به قیمت تاخیر در حمله به شوروی تمام شد که عواقب وخیمی در آینده برای ارتش آلمان داشت.

علی رغم پنهان کاری بسیار آلمانی ها در مورد طرح حمله علیه شوروی ، استالین خیلی زود و به طور کامل توسط سرویس های مخفی اش و به ویژه سورج جاسوس شوروی در توکیو از این طرح مطلع شده بود.

اما دیکتاتور که به اعتبار پیمان عدم تخاصم با نازی هااعتقاد داشت نمی توانست قریب الوقوع بودن حمله را باور کند.

درپی حمله آلمان به شوروی ، استالین دچار یک افسردگی عمیق شد و خود را روزها در ویلایش پنهان کرد بی آنکه کسی را بپذیرد.دیکتاتور شوروی نمی توانست خیانت هیتلر و لغو پیمان سال 1939 را باور کند.

به عقیده بسیاری از کارشناسان آن دوره و حتی شخص استالین پیروزی آلمان ها و تصرف شوروی به نظر غیرقابل اجتناب بود.

در ابتدای یورش آلمان ها ، ارتش ورماخت در مقابل یک ارتش سرخ روحیه باخته و تضعیف شده بر اثر تصفیه های مرگبار استالین به سرعت در خاک شوروی پیش رفت.

آلمان ها با 3 میلیون سرباز ، 3600 دستگاه تانک و  4200 فروند هواپیما به سرعت به سوی شرق پیش رفته و شهرکی‌یف را تصرف و شهر لنینگراد (سن پترزبورگ کنونی) را محاصره کردند.

این جنگ بسیار بی رحمانه بود.مدتی بعد استالین به خود آمد و توصیه های ژنرال های ارتش سرخ را پذیرفت و دستور دادهرچه سریعتر کارخانه هایی که وجودشان برای بقای شوروی حیاتی بود را پیاده کرده و به ماورای اورال منتقل کنند و هر چیزی که قابل انتقال نبود را نابود نمایند.

شوروی ها سیاست زمین سوخته را در مقابل ارتش شکست ناپذیر آلمان در پیش گرفتند تا آنها نتوانند غذا و دیگر ملزومات خود را از سرزمین های اشغالی تامین کنند.

ارتش ورماخت قبل از اینکه به مسکو برسد توسط زمستان طاقت فرسای روسیه متوقف شد.این بار آنها با دشمنی رو به رو شده بودند که در مقابل آن کاری از دستشان ساخته نبود.

دشمنی که در مقابل آن کاری از دستشان ساخته نبود.جنگی که 2 سال بعد با تسلیم سربازان آلمانی در استالینگراد ،مقدمات ضدحمله متقابل شوروی به خاک آلمان را فراهم آورد.